یکی از رمان های بزرگ زندگی آمریکایی شهر کوچک، انتصاب در سامارا، دستاوردهای اوج اوهارا است. در دسامبر 1930، درست قبل از کریسمس، مدار اجتماعی اجتماعی Gibbsville، پنسیلوانیا با احزاب و رقص برق می شود. در مرکز نخبگان اجتماعی جولیان و کارولین انگلستان قرار دارند. اما در یک لحظه ی بیهوشی که در داخل یک شیشه پر از گلوله متولد شده است، جولیان با جامعه مودب شکسته می شود و به سمت نابودی خود می رود.
اولین رمان مشهور اوهارا یک نگاه بی قید و شرط به سمت تاریک رویای آمریکایی است و یک اظهارنظر پایدار برای هوش اجتماعی مشتاق اگر یک نویسنده آمریکایی بزرگ باشد.
خرید کتاب ملاقات در سامرا
جستجوی کتاب ملاقات در سامرا در گودریدز
معرفی کتاب ملاقات در سامرا از نگاه کاربران
OHaras صدای ادبی متمایز هر دو منحصر به فرد و خلع سلاح است. برای صد صفحات من مطمئن بودم که اوارا حتی یک نویسنده صالح بود، نویسنده ای که هرگز از یکی از رمان های بزرگی Centurys سخن نمی گوید. روش روایت و گفتگو هر دو در اصطلاح شادابی او، عهد ممنوعه، شهر کوچکی از آمریکا، شگفت انگیز است. اما OHara معاملات با تم های بزرگ و idiom از روز خود را ثانویه می شود. به نظر می رسد که می خواهد سوال های بزرگی بپرسد: چرا گلوله به شعله رانده می شود؟ چرا ما به طرز دلسوزانه غرور را بنیاد می گیریم؟ چرا نمی تونیم راضی باشیم، حتی با آنچه که داریم خوشحالیم؟ چرا ما اغلب برای بیشتر هدایت می کنیم؟ بیشتر از آنچه؟ در چه قیمت؟ چرا انسان انعطاف ناپذیر است؟ جولیان انگلیسی یک مرد ثروتمند در اوایل سی ساله خود را با یک کسب و کار، یک زن زیبا، کارولین و وضعیت اجتماعی در Gibbsville، یک شهر کوچک در شمال و غرب فیلادلفیا در پنسیلوانیا هلند کشور است. عادت های الکل او باعث می شود تا هرگونه رابطه اجتماعی مهم در زندگی او را از بین ببرد تا زمانی که او اساسا یک ناسازگاری اجتماعی است، ناتوان از رفتار مناسب در میان خانواده، دوستان، همسالان و همکارانش. او به نظر می رسد مصمم است که با مرگ ملاقات کند و آرزوی مرگ را در قلبش محاصره کند. هواپیماهای آزمایشی کوتاه پرواز OHAS با جریان آگاهی ما را به عمق درونی شخصیت های خود می رسانند که در آن ما می توانیم آزار و اذیت آنها را احساس کنیم. درمان او با تم های بزرگ با چنین صدای طبیعی OHara از هم جدا. حتما این یکی از صدای ادبی آمریکایی را تجربه کنید.
مشاهده لینک اصلی
من تا به حال هرگز توسط OHara هرگز چیزی را بخوانید و احتمالا اگر رادیو را برای همیشه بیدار کند، اگر رادیو من را بخواند در حال اجرا با بولز: سالهای من با همینگس، که در آن والری همینگویی می گوید اوهارا نویسنده ای است که او را با پاپا توصیه می کند (اما نه این عنوان). من متوجه شدم که اگر یک نویسنده به اندازه کافی پاپا همینگوی خوب باشد، من باید او را به تصویب برسانم، بنابراین تصور کردم که من در ابتدا شروع کردم و قطعا ناامید نشدم. من یک کتاب را با یک موضوع غم انگیز (در صورتی که یک کلمه) پیدا کردم: داستان یک مردی که به نظر می رسد دنیای دم را در یک تله افتاده: خانه خوب، اتومبیل پاشش، همسر جایزه ... اما همه را از بین می برد مستی، اختلاف و انحلال. OHara درخشان در قرار دادن شما در داخل سر از ضد قهرمان و همه مردم او در تماس با در لغزش خود را به اسلاید پایین به پایین. برای چیزی که در زمانی که pappy من یک کودک منتشر شد، این عنوان پیش از آن زمان آن است که تقریبا موضوع جنسیت را به صورت فکری بررسی می کند. بدبختی به واژه هایی که با @ b @ آغاز می شود محدود می شود: آن نه جسارت. بسیار توصیه می شود ... پاپا درست پس از همه بود.
مشاهده لینک اصلی
در انتهای این رمان، همینگویی این مطلب را برای شما شرح می دهد: اگر بخواهید یک کتاب را توسط مردی بخوانید که دقیقا چه چیزی را می نویسد و آن را به خوبی می نویسد، به یاد ملاقات در سامرا می پردازد. متاسفانه موضوع جان OHara می داند بسیار در مورد، و که در آن او گاهی اوقات قلم زیبا صفحات، زندگی اجتماعی از کلوپ کشور است که در یک شهر کوچک آب و هوای در مرکز پنسیلوانیا قرار گرفته است. این رمان در سال 1930 اتفاق می افتد، اما به جز چند نقل و انتقالات، شما نمی دانید که افسردگی ادامه دارد. شخصیت ها بیش از حد مشغول نوشیدن، رقصیدن، مشغول صحبت کردن یکدیگر و توهین به یهودیان هستند تا توجه زیادی به صحنه گسترده اجتماعی داشته باشند. به این معنی نیست که هر شخصیتی در این کتاب اخلاقی است که از نظر اخلاقی رنج آور است - فقط بیشتر آنها - اگر پتسویل، پنسیلوانیا حتی 10٪ به عنوان مجهول، ماتریالیستی و اجتماعی غیر ساکن مانند Gibbsville که در این کتاب نوشت، می توانستم بفهمم چرا OHara به سرعت به عنوان او می تواند و به نیویورک رفته است. در مورد سبک، خوب، من با Himingway موافق هستم، OHara می تواند نوشتن، با شعر و صداقت و صادقانه خام است که رویکرد F. اسکات فیتزجرالدز، و با سطح بینایی انسان است که به Sommerset متقابل می رود. من هر دو نویسنده را ذکر می کنم چون OHara در جریان رمان می نویسد - او نام خود را بدون هیچ مشکلی چک می کند، همراه با Himingway (که ممکن است توضیح دهد). در تلاش بیش از حد سخت و در تناقض او، OHara به نظر می رسد بیش از هر چند کوچکترین مشترک با جولیان انگلیسی، شخصیت اصلی او، هر دو وعده واقعی را نشان می دهد، اما آن را در دل خود رها می کند و در پایان، شما ناراضی نیست که هر دو آنها را ببینید.
مشاهده لینک اصلی
انتصاب در سامرار (1934). جان Oâ € ™ هارا ***** من دوست دارم به عقب برگردم و مجددا کتاب هایی را که سالها و سالها را مطالعه کرده ام را بخوانم که فقط در آن زمان به عنوان واقعا خوب یاد می شود. من در ابتدا این اولین رمان توسط O'Hara را در اواخر دهه 1950، وقتی که من در دبیرستان بودم، خواندم. من در مدرسه در فیلادلفیا بودم، بنابراین با تنظیم داستان - منطقه زغال سنگ انتراسیت آشنا بودم. شهر این رمان Gibbsville نامیده می شود، اشاره ای نازک به حجاب شهر هاتا، پاتسویل، PA. شخصیت های او نیز نسبتا به راحتی با ساکنان زمان شناسایی شد. هارا به خوبی و خوشی با ویژگی های او نبود، و رمان در منطقه ناآرامی ایجاد کرد. در اوائل دهه 1930، شهرت و اخلاق کوچک شهرت یافت. پول و اعتبار دو هدف اصلی ساکنین شهر بودند. کسانی که پول داشتند، مطمئن بودند که خودشان را از دیگران بی نیاز کنند. یکی از راه هایی که این کار انجام شد این بود که باشگاه محلی کشور را مکررا بگذراند. عضویت شدیدا کنترل شد هیچ یهودی اجازه نداد عضو شدن به فعالیت های مختلفی که به همه افراد صالح حمایت می شود را باز کرد. یکی از افرادی که ما ملاقات می کنیم، ژولین انگلیسی است. جولین صاحب حق رای دادن شهر Cadillac بود. او بهترین کار خود را برای حفظ ظاهر شدن انجام داد، اما در این زمان افسردگی اقتصادی نزدیک به لبه بود. جولین، مانند بسیاری از اعضای دیگر باشگاه، بیش از حد نوشید. امور مربوط به باشگاه معمولا با رانندگان جایگزین که خانه اعضا را به خانه می برد معمولا به پایان رسید و معمولا بعد از ظهر عصرانه بازجویی های ظریف و معشوقه با همسران دیگرشان پایان می یابد. حادثه کلیدی که جریان داستان آن زمان است که جولین یک نوشیدنی را به صورت هری ریل ریخته است. هري ريلي مرتب سازي بدي نداشت، اما عادت به گفتن همان جوك ها را با هم داشت. جولین، پس از نوشیدن بیش از حد، تصمیم گرفت که او کافی داشته باشد. این یک اقدام ادامه دارد تا ریاکاری اعضای باشگاه را به نمایش بگذارد و ثبات کلی ساختار اجتماعی شهر را تهدید کند. اگر شما با فرضیه Thoreau شروع کنید که «اکثر مردان زندگی بی وقفه آرام را تجربه می کنند، ما به زودی متوجه خواهیم شد که جولین به نقطه شکستش رسیده است. ما همچنین یاد می گیریم که وقتی افراد با این اختلالات روبرو می شوند، مردم به نظر نمی آیند. وقتی اولین بار آن را خواندید، این یک رمان فوق العاده بود، و امروز هنوز هم فوق العاده است. بسیار توصیه شده.
مشاهده لینک اصلی
با توجه به خلاصه داستان، خاطرات روزانه در سامرا à © یکی کلاسیک ادبیات آمریکا، با لحظات طنز سیاه و سفید (که من @ از @، اما در اینجا من فرار) .Comprei دلیل آن را در لیست مجلات تمام وقت به نظر می رسد زمان 100 Novels.Li آن را به دلیل یک کاربر عاشقانه، که طعم literário à © بسیار شبیه به معدن، طبقه بندی شده با 5 سدیم £ estrelas.Mas gostei.- چرا که توسعه طرح در £ من بیدار هر گونه علاقه - عواقب ناشی از زندگی یک مرد که در اثر انگشت یک لیوان ویسکی را به صورت دیگری پرتاب کرد و گفتار او باعث تحریک او شد؛ - چون احزاب زیادی هستند (و احزاب ... حتی آنها را نمی خوانند)؛ - چون شخصیت ها خیلی زیادند، در یک نقطه خاص، من گم شدم و خواندن آزار دهنده بود. دو ستاره که \"من آن را دوست نداشتم\" اضافه می کنم پاداش اضافه می کنم، چون فکر می کردم که من باید این نقص من را اصلاح کنم که همیشه \"با عینک سرکه به صورت\" مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، آن کسی که من را تحریک می کند، اگر روزی یک پایان غم انگیز نداشته باشم ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ملاقات در سامرا
خرید کتاب ملاقات در سامرا
جستجوی کتاب ملاقات در سامرا در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من تا به حال هرگز توسط OHara هرگز چیزی را بخوانید و احتمالا اگر رادیو را برای همیشه بیدار کند، اگر رادیو من را بخواند در حال اجرا با بولز: سالهای من با همینگس، که در آن والری همینگویی می گوید اوهارا نویسنده ای است که او را با پاپا توصیه می کند (اما نه این عنوان). من متوجه شدم که اگر یک نویسنده به اندازه کافی پاپا همینگوی خوب باشد، من باید او را به تصویب برسانم، بنابراین تصور کردم که من در ابتدا شروع کردم و قطعا ناامید نشدم. من یک کتاب را با یک موضوع غم انگیز (در صورتی که یک کلمه) پیدا کردم: داستان یک مردی که به نظر می رسد دنیای دم را در یک تله افتاده: خانه خوب، اتومبیل پاشش، همسر جایزه ... اما همه را از بین می برد مستی، اختلاف و انحلال. OHara درخشان در قرار دادن شما در داخل سر از ضد قهرمان و همه مردم او در تماس با در لغزش خود را به اسلاید پایین به پایین. برای چیزی که در زمانی که pappy من یک کودک منتشر شد، این عنوان پیش از آن زمان آن است که تقریبا موضوع جنسیت را به صورت فکری بررسی می کند. بدبختی به واژه هایی که با @ b @ آغاز می شود محدود می شود: آن نه جسارت. بسیار توصیه می شود ... پاپا درست پس از همه بود.
مشاهده لینک اصلی
در انتهای این رمان، همینگویی این مطلب را برای شما شرح می دهد: اگر بخواهید یک کتاب را توسط مردی بخوانید که دقیقا چه چیزی را می نویسد و آن را به خوبی می نویسد، به یاد ملاقات در سامرا می پردازد. متاسفانه موضوع جان OHara می داند بسیار در مورد، و که در آن او گاهی اوقات قلم زیبا صفحات، زندگی اجتماعی از کلوپ کشور است که در یک شهر کوچک آب و هوای در مرکز پنسیلوانیا قرار گرفته است. این رمان در سال 1930 اتفاق می افتد، اما به جز چند نقل و انتقالات، شما نمی دانید که افسردگی ادامه دارد. شخصیت ها بیش از حد مشغول نوشیدن، رقصیدن، مشغول صحبت کردن یکدیگر و توهین به یهودیان هستند تا توجه زیادی به صحنه گسترده اجتماعی داشته باشند. به این معنی نیست که هر شخصیتی در این کتاب اخلاقی است که از نظر اخلاقی رنج آور است - فقط بیشتر آنها - اگر پتسویل، پنسیلوانیا حتی 10٪ به عنوان مجهول، ماتریالیستی و اجتماعی غیر ساکن مانند Gibbsville که در این کتاب نوشت، می توانستم بفهمم چرا OHara به سرعت به عنوان او می تواند و به نیویورک رفته است. در مورد سبک، خوب، من با Himingway موافق هستم، OHara می تواند نوشتن، با شعر و صداقت و صادقانه خام است که رویکرد F. اسکات فیتزجرالدز، و با سطح بینایی انسان است که به Sommerset متقابل می رود. من هر دو نویسنده را ذکر می کنم چون OHara در جریان رمان می نویسد - او نام خود را بدون هیچ مشکلی چک می کند، همراه با Himingway (که ممکن است توضیح دهد). در تلاش بیش از حد سخت و در تناقض او، OHara به نظر می رسد بیش از هر چند کوچکترین مشترک با جولیان انگلیسی، شخصیت اصلی او، هر دو وعده واقعی را نشان می دهد، اما آن را در دل خود رها می کند و در پایان، شما ناراضی نیست که هر دو آنها را ببینید.
مشاهده لینک اصلی
انتصاب در سامرار (1934). جان Oâ € ™ هارا ***** من دوست دارم به عقب برگردم و مجددا کتاب هایی را که سالها و سالها را مطالعه کرده ام را بخوانم که فقط در آن زمان به عنوان واقعا خوب یاد می شود. من در ابتدا این اولین رمان توسط O'Hara را در اواخر دهه 1950، وقتی که من در دبیرستان بودم، خواندم. من در مدرسه در فیلادلفیا بودم، بنابراین با تنظیم داستان - منطقه زغال سنگ انتراسیت آشنا بودم. شهر این رمان Gibbsville نامیده می شود، اشاره ای نازک به حجاب شهر هاتا، پاتسویل، PA. شخصیت های او نیز نسبتا به راحتی با ساکنان زمان شناسایی شد. هارا به خوبی و خوشی با ویژگی های او نبود، و رمان در منطقه ناآرامی ایجاد کرد. در اوائل دهه 1930، شهرت و اخلاق کوچک شهرت یافت. پول و اعتبار دو هدف اصلی ساکنین شهر بودند. کسانی که پول داشتند، مطمئن بودند که خودشان را از دیگران بی نیاز کنند. یکی از راه هایی که این کار انجام شد این بود که باشگاه محلی کشور را مکررا بگذراند. عضویت شدیدا کنترل شد هیچ یهودی اجازه نداد عضو شدن به فعالیت های مختلفی که به همه افراد صالح حمایت می شود را باز کرد. یکی از افرادی که ما ملاقات می کنیم، ژولین انگلیسی است. جولین صاحب حق رای دادن شهر Cadillac بود. او بهترین کار خود را برای حفظ ظاهر شدن انجام داد، اما در این زمان افسردگی اقتصادی نزدیک به لبه بود. جولین، مانند بسیاری از اعضای دیگر باشگاه، بیش از حد نوشید. امور مربوط به باشگاه معمولا با رانندگان جایگزین که خانه اعضا را به خانه می برد معمولا به پایان رسید و معمولا بعد از ظهر عصرانه بازجویی های ظریف و معشوقه با همسران دیگرشان پایان می یابد. حادثه کلیدی که جریان داستان آن زمان است که جولین یک نوشیدنی را به صورت هری ریل ریخته است. هري ريلي مرتب سازي بدي نداشت، اما عادت به گفتن همان جوك ها را با هم داشت. جولین، پس از نوشیدن بیش از حد، تصمیم گرفت که او کافی داشته باشد. این یک اقدام ادامه دارد تا ریاکاری اعضای باشگاه را به نمایش بگذارد و ثبات کلی ساختار اجتماعی شهر را تهدید کند. اگر شما با فرضیه Thoreau شروع کنید که «اکثر مردان زندگی بی وقفه آرام را تجربه می کنند، ما به زودی متوجه خواهیم شد که جولین به نقطه شکستش رسیده است. ما همچنین یاد می گیریم که وقتی افراد با این اختلالات روبرو می شوند، مردم به نظر نمی آیند. وقتی اولین بار آن را خواندید، این یک رمان فوق العاده بود، و امروز هنوز هم فوق العاده است. بسیار توصیه شده.
مشاهده لینک اصلی
با توجه به خلاصه داستان، خاطرات روزانه در سامرا à © یکی کلاسیک ادبیات آمریکا، با لحظات طنز سیاه و سفید (که من @ از @، اما در اینجا من فرار) .Comprei دلیل آن را در لیست مجلات تمام وقت به نظر می رسد زمان 100 Novels.Li آن را به دلیل یک کاربر عاشقانه، که طعم literário à © بسیار شبیه به معدن، طبقه بندی شده با 5 سدیم £ estrelas.Mas gostei.- چرا که توسعه طرح در £ من بیدار هر گونه علاقه - عواقب ناشی از زندگی یک مرد که در اثر انگشت یک لیوان ویسکی را به صورت دیگری پرتاب کرد و گفتار او باعث تحریک او شد؛ - چون احزاب زیادی هستند (و احزاب ... حتی آنها را نمی خوانند)؛ - چون شخصیت ها خیلی زیادند، در یک نقطه خاص، من گم شدم و خواندن آزار دهنده بود. دو ستاره که \"من آن را دوست نداشتم\" اضافه می کنم پاداش اضافه می کنم، چون فکر می کردم که من باید این نقص من را اصلاح کنم که همیشه \"با عینک سرکه به صورت\" مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، آن کسی که من را تحریک می کند، اگر روزی یک پایان غم انگیز نداشته باشم ...
مشاهده لینک اصلی