مرگ برای اسقف اعظم می آید از عشق ویلا کاتر به سرزمین ها و فرهنگ های جنوب غربی آمریکا. در سال 1927 منتشر شده برای هر دو ستایش و ناراحتی، از آن زمان تا به حال ادعا کرد برای خود یک محل عمده در ادبیات قرن بیستم.
این روایت به پیروی از اسقف ژان لاتور و پدر جوزف واایلانت، از دوران کودکی خود در فرانسه، پیروی می کنند، زیرا آنها پیکسای جدید کاتولیک سانتا فه پس از جنگ مکزیک را سازمان می دهند. روحانیون، مانند اسطوره های تاریخی خود، اسقف ژان لامی و پدر یوسف مکبوف، به دنبال احیای کلیسا و ساختن یک کلیسای جامع در صحرا، با فساد مذهبی، بدبختی طبیعی و تنهایی زندگی در سرزمین عجیب و غریب روبرو هستند.
خرید کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید
جستجوی کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید در گودریدز
معرفی کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید از نگاه کاربران
Death Comes for the Archbishop, Willa Cather
تاریخ نخستین خوانش: هفتم فوریه سال 2017 میلادی
عنوان: مرگ سراغ اسقف اعظم میآید؛ نویسنده: ویلا کادر (کتر)؛ مترجم: سلما رضوانجو؛ تهران، نشر شورآفرین، 1393، در 275 ص، شابک: 9786006955599؛ قرن 20 م
ویلا کاتر (1873 تا 1947 میلادی)، نویسنده امریکایی برنده ی جایزه ی پولیتزر ستایشگر غم و نومیدی ست، ایشان بیشتر شهرت خود را از طریق خلق رمان‌هایی به دست آورده اند که: به زندگی نخستین مهاجران اروپایی ساکن در ایالات غربی امریکا میپرداخت، و از شیوه های زندگی در دشتهای بزرگ حکایتها داشت. «مرگ سراغ اسقف اعظم میآید» آنطور که هارولد بلوم، منتقد امریکایی میگوید: جاه طلبانه ترین اثر کاتر است. بلوم، کاتر را همتای نویسندگان هم‌عصرش همانند: ارنست همینگوی و اسکات فیتس جرالد میداند. «مرگ سراغ اسقف اعظم میآید» در نظرسنجی مجله ی «تایم» در سال 2005 میلادی، عنوان بیستمین رمان بزرگ قرن بیستم را به خود اختصاص داد، و در نظرسنجی دیگری که موسسه انتشاراتی «رندوم هاوس» در سال 1999 انجام داد، این رمان عنوان شصت و یکمین رمان بزرگ قرن بیستم را از آن خود کرد. «مرگ سراغ اسقف اعظم می آید» درباره ی نخستین اسقف نیومکزیکو، ژان ماریه لاتور، و دستیارش ژوزف ویان، در دهه 1850 میلادی ست؛ که با دو قاطرشان، آنجلیکا و کانتنو، سراسر سرزمینهای غربی امریکا - نیومکزیکو را، برای تبلیغ و گسترش آیین مسیحیت زیر پا میگذارند. کاتر، این رمان را براساس زندگی واقعی دو مبلغ مذهبی کاتولیک: اسقف لامی و دستیارش بنوشته است. رمان متشکل از نه بخش، و به صورت اپیزودیک است و هر یک دوره ای از زندگی پدر لاتور را نشان میدهد. داستان پر است از خلق تصاویر تا به خوبی، دوره ی تاریخی، و شخصیت این دو مرد، و نوع زندگی‌شان را نشان دهد. توصیفات کاتر از شهرها و کوهستان‌های سرخپوستی، درست همانند توصیفات او از کلیسای جامع اسقف، بیطرفانه و شفاف است؛ نوعی هنر تصویرسازی شفاف از اشیای جداگانه که به شکلی اسرارآمیز در خوانشگر اثر می‌کند. استفاده موقرانه کاتر از رمز و راز، دستاوردی نایاب و هنرمندانه است. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
در اواخر دهه 1800 و کلیسای کاتولیک دو کشیش را فرستاد تا ایمان کمتری به نیومکزیکو و سرانجام سایر سرزمین ها باز گردد. هر فصل داستان جدید، یک کشیش متفاوت و زندگی آنها در مأموریت های مختلف مورد توجه قرار می گیرد. بعضی از شیوه زندگی شگفت انگیز زیادی داشتند، بعضی از بچه ها داشتند و بعضی از آنها مقدار زیادی پول جمع کرده بودند. توصیف چشم انداز به طور استادانه انجام می شود، و فاصله بین آنها که اسقف مجبور به سفر بود، هیجان هیجان انگیز، به خصوص در مول. چندین نمایش ظاهری از کیت کارسون، که به عنوان احترام توسط بسیاری به تصویر کشیده شد، درمان خوشایندی بود. کتک های دوست داشتنی، او همیشه درک و درک درستی از زمان و مکان دارد و این کتاب کوتاه نا امید نیست.
مشاهده لینک اصلی
اوه خدای من. این زیباست. من فقط در نیمه راه از آن استفاده می کنم، اما من نمی دانم چگونه آن را به پایان می رسد؛ هر فصل به خودی خود کاملا کامل است، هر کلمه ای که از این لذت بی نظیری برخوردار است، من خسته کننده می شوم - کاملا کف شده است - اگر کرت بعدها توپ را در 150 صفحه بعدی فرو کرد. این است. کار نویسنده با چیزی برای اثبات. یک نویسنده خیلی فروتنانه، کلماتش خیلی شفاف است، به نظر می رسد که پشت پرده متن ناپدید می شود، سایه ظریفش به سختی قابل مشاهده در برابر آن است. در سن بیست سالگی، شنیدن نینا سیمون آواز سیاه را رنگ واقعی واقعی من می خواند مو، من احساس می کردم قلب من نمی تواند شامل این آهنگ؛ باید من را مصرف کند اکنون احساس می کنم همانطور که مرگ برای اسقف اعظم می آید. بزرگتر از من. آیا من آن را درک می کنم؟ آیا من تا به حال به اندازه کافی عاقلانه، قلب من به اندازه کافی بزرگ، زندگی من به اندازه کافی زندگی می کردند؟ همچنین در بیست سالگی، من خواندن، شنیدم که جغد، نام من را با تعجب فرا می خواند؛ در حال حاضر من متوجه می شوم که این کتاب مانند یک قسمت در این یکی است. پدر پروس بسیار حساس است، انتقال وی از تجربه جسمی به طوری مستقیم است که من احساس می کنم فقط از طلا و پرتقال و سبز و پخت و پز در نور آفتاب به طور کامل از نیومکزیکو برگشتم. بعضی از کتاب ها در برابر تحلیل، بررسی هوشمندانه، پاسخ سریع مقاومت می کنند. سالهاست که از این به بعد می خواهم یک کلمه آرام را برای گفتن در مورد آن بگویم. عشق بیرون و خارج از همه است که من می توانم آن را در حال حاضر. شاهکار مطلق. شما از من بپرسید، دوم تنها به پو در مقالات بزرگ نویس آمریکایی است.
مشاهده لینک اصلی
اما در دنیای قدیم، او خود را ناراحت برای جدید کرد. این احساس بود که او نمیتوانست توضیح دهد یک احساس است که پیری تا حد زیادی بر مردی در نیومکزیکو مانند پوی دودا وزن نمی کند. ... در نیومکزیکو او همیشه یک مرد جوان را بیدار کرد؛ نه تا زمانی که رشد کرد و شروع به اصلاح کرد، متوجه شد که او بزرگتر شده است. اولین آگاهی او احساس یک باد خفیف نور بود که از طریق پنجره ها نفوذ می کرد، با رایحه ای از آفتاب داغ و عناب برس و شبدر شیرین؛ باد که باعث شد که بدن احساس کند نور و قلب گریه امروز، امروز، مانند یک کودک .... چه کتاب فوق العاده، زیبا ... من برای کلمات در حال حاضر از دست داده است. بیشتر در روز به دنبال. کتاب زیبا نوشته شده است. آهسته خواندن، آن را تمام در .... زبان، محتوا .... نمی توانم باور کنم من hadnt از نویسنده هنوز شنید، اما با تشکر از Goodreads من، قطعا آثار خود را، به عنوان توصیه شده توسط من توسط دوستان خوب Goodreads اینجا، متشکرم! در حال حاضر جزئیات جالبی: من اخیرا Meridian Blood McCarthy خوانده ام که در همان زمان و منطقه به عنوان این کتاب ساخته شده است. هر دو کتاب زیبا هستند. در حالی که کتاب McCarthys تاریک و پر از خون است، این کتاب پر از زیبایی فکر و آرام است ..... من فقط متوجه شدم که من این دو کتاب را به مدت کوتاهی پس از یکدیگر خواندن ... غذا برای فکر نیز هست. بیشتر به دنبال قطعا فقط نیاز به خواب بر روی آن، زیبایی و آرامش این داستان ... بسیار توصیه می شود!
مشاهده لینک اصلی
دو کشیش جوان فرانسوی اخیرا از حوزه علمیه، در فرانسه، جایی که برای اولین بار ملاقات کردند (برای رسیدن به اسقف کلیسای کاتولیک، در جهان جدید، یکی از اسقف اعظم)، تا زمانی که مرگ متزلزل شد، دوست نزدیک شد. ژان ماری لاتر (Jean-Baptiste Lamy، اسقف اعظم اصلی سانتا فا، نیومکزیکو) و جوزف ویلانت (جوزف پروتوز مکبوف، دنور، کلرادو، اولین اسقف) توسط اسقف اعظم ایرلندی از سینسیناتی، اوهایو برای کار مسیحی در آمریکا استخدام شد. جایی که فقط تعداد کمی کاتولیک زندگی می کردند، در حالی که هنوز در سرزمین مادری خود هستند. آنها از خانواده ها دوری می کنند، خیلی دشوار است که خداحافظی کنند، به زودی خانه نخواهند شد. مردان بسیار متفاوتند، ژان تحصیلات عالی، بلند، سالم، خوب به نظر می رسد، احساس راحتی می کند با @ superiors @ هر دو غیر نظامی و روحانی. در حالی که جوزف یک انسان کوچک و زشت و بر اساس استانداردهای غلط، بیمار نیز، مخالف دوست خود ... نه به عنوان هوشمندانه، اما درایو برای نجات جان ها که دوم به هیچ کس نیست، مردم فقیر به کشیش بی تکلف سرده. این واقعیت های ساده عجیب و غریب هستند، اغلب درست است ... نام تغییر کرده است نه برای حفاظت از هر کسی، اما برای ایجاد این داستان، اگر نه 100٪ دقیق، به اندازه کافی نزدیک، سرگرم کننده تر است. ویلا کاتر، استعداد قابل توجهی را برای این کتاب به ارمغان می آورد و باعث می شود که اوضاع نسبتا خشک و خسته کننده این روحانیون متعهد، شجاع و خستگی ناپذیر، برای خدا کار کند. بعدا هر دو به شهر مرزی نو اولیه مکزیکی سانتا فا ارسال می شود، جین به عنوان اسقف او و یوسف ویکتور، که در آن ساکنان متخاصم حاکمان جدید را نفرین می کنند، اما کشیشان عمدتا فرانسوی آن ها محترم هستند ... سفرهای تنهایی تنها از طریق کویر های درخشان، کوه های برفی، زمین های خائنانه، طوفان های شدید شن و ماسه یا باران و یا قبیله های سخت تر هند در دهه 1850، ایالات متحده، سرزمین ناشناخته جنوب غربی، کمی پر جمعیت و اخیرا از مکزیک فتح شده است. این تقسیمبندی تقریبا خالی از پوشش گیاهان، اقلیتهای عظیم ... کل زمین، آنها سعی دارند اداره کنند ... بعضی اوقات ایالات متحده آمریکا، نیومکزیکو، آریزونا، کلرادو و یوتا، چندین سال پیش از پیوستن به اتحادیه، به خطر می اندازند. واتیکان به آنها قدرت بسیار گسترده ای داده است ... هزاران مایل از جاده ها برای مسافرت ... روحانیون چند روز در خانه هایی که در سانتا فا اشغال شده اند، صرف می کنند. در بالای موال ها خانه های واقعی خود هستند که از یک پناهگاه فقیرنشین یا سکونت پراکنده به سوی دیگر، انجام دادن ازدواج های شاد و غسل تعمید و یا مراسم تشییع جنازه، ساختن کلیساها و گفتن توده در مکان های دور، چندین بار برای پنجاه سال ... تقریبا از بین می رود بارها و بارها، در این کشور بی رحمانه سرخپوستان با مذهب خود، مسیحیان مقدس و آمریکاییان پروتستان، به نحوی سعی دارند در صلح زندگی کنند. اسقف اعظم رویا فوق العاده ای دارد ... برای ساختن یک کلیسای زیبا و عجیب و غریب در شهر کوچک و کوچک شهر سانتا فا. حماسه ای جذاب از مردان که هرگز نمی توانند تسلیم شوند ... در مبارزه بی پایان برای رسیدن به هدف نجات، نه برای خود بلکه برای مردم.
مشاهده لینک اصلی
برجسته کردن این است که نمایش باور نکردنی از دو مبلغی است که وظیفه مگاورس را برای تبدیل Navajos از نیومکزیکو به کاتولیک ها انجام می دهند. این توصیف می کند که چه زمانی اتفاق می افتد زمانی که یک سیاست جدید یا شیوه زندگی به افرادی که دور از دنیای قدیمی دچار هستند، القا شود. نقاشی های کوچکی از قحطی، تظاهرات مقدس (از جمله شرح بسیار مختصر از سن دیگو و دیدار از مریم مقدس)، منافقان (البته !!!) و غیره. این یک کتاب زنده است که پر از زندگی است ؛ خیال پردازی. اگر چه آن را به عنوان چیزی جز کلاسیک طبقه بندی نشده است، آن بخشی از غربی، بخشی زندگی نامه فاکس است. آره، اسقف اعظم این عنوان می تواند زندگی کند و \u0026 amp؛ احتمالا ویلا کرت هرگز از دنیایی که او چنین شجاعت و معرفتی در مورد این رفتارهای شاعرانه می نویسد، از آن بازدید کرد. این کار او به معنای واقعی اعتقاد از تعجب است که شواهدی از یک ذهن فعال و آمپر؛ قلم الهام گرفته است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید
خرید کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید
جستجوی کتاب مرگ به سراغ اسقف اعظم می آید در گودریدز
تاریخ نخستین خوانش: هفتم فوریه سال 2017 میلادی
عنوان: مرگ سراغ اسقف اعظم میآید؛ نویسنده: ویلا کادر (کتر)؛ مترجم: سلما رضوانجو؛ تهران، نشر شورآفرین، 1393، در 275 ص، شابک: 9786006955599؛ قرن 20 م
ویلا کاتر (1873 تا 1947 میلادی)، نویسنده امریکایی برنده ی جایزه ی پولیتزر ستایشگر غم و نومیدی ست، ایشان بیشتر شهرت خود را از طریق خلق رمان‌هایی به دست آورده اند که: به زندگی نخستین مهاجران اروپایی ساکن در ایالات غربی امریکا میپرداخت، و از شیوه های زندگی در دشتهای بزرگ حکایتها داشت. «مرگ سراغ اسقف اعظم میآید» آنطور که هارولد بلوم، منتقد امریکایی میگوید: جاه طلبانه ترین اثر کاتر است. بلوم، کاتر را همتای نویسندگان هم‌عصرش همانند: ارنست همینگوی و اسکات فیتس جرالد میداند. «مرگ سراغ اسقف اعظم میآید» در نظرسنجی مجله ی «تایم» در سال 2005 میلادی، عنوان بیستمین رمان بزرگ قرن بیستم را به خود اختصاص داد، و در نظرسنجی دیگری که موسسه انتشاراتی «رندوم هاوس» در سال 1999 انجام داد، این رمان عنوان شصت و یکمین رمان بزرگ قرن بیستم را از آن خود کرد. «مرگ سراغ اسقف اعظم می آید» درباره ی نخستین اسقف نیومکزیکو، ژان ماریه لاتور، و دستیارش ژوزف ویان، در دهه 1850 میلادی ست؛ که با دو قاطرشان، آنجلیکا و کانتنو، سراسر سرزمینهای غربی امریکا - نیومکزیکو را، برای تبلیغ و گسترش آیین مسیحیت زیر پا میگذارند. کاتر، این رمان را براساس زندگی واقعی دو مبلغ مذهبی کاتولیک: اسقف لامی و دستیارش بنوشته است. رمان متشکل از نه بخش، و به صورت اپیزودیک است و هر یک دوره ای از زندگی پدر لاتور را نشان میدهد. داستان پر است از خلق تصاویر تا به خوبی، دوره ی تاریخی، و شخصیت این دو مرد، و نوع زندگی‌شان را نشان دهد. توصیفات کاتر از شهرها و کوهستان‌های سرخپوستی، درست همانند توصیفات او از کلیسای جامع اسقف، بیطرفانه و شفاف است؛ نوعی هنر تصویرسازی شفاف از اشیای جداگانه که به شکلی اسرارآمیز در خوانشگر اثر می‌کند. استفاده موقرانه کاتر از رمز و راز، دستاوردی نایاب و هنرمندانه است. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
در اواخر دهه 1800 و کلیسای کاتولیک دو کشیش را فرستاد تا ایمان کمتری به نیومکزیکو و سرانجام سایر سرزمین ها باز گردد. هر فصل داستان جدید، یک کشیش متفاوت و زندگی آنها در مأموریت های مختلف مورد توجه قرار می گیرد. بعضی از شیوه زندگی شگفت انگیز زیادی داشتند، بعضی از بچه ها داشتند و بعضی از آنها مقدار زیادی پول جمع کرده بودند. توصیف چشم انداز به طور استادانه انجام می شود، و فاصله بین آنها که اسقف مجبور به سفر بود، هیجان هیجان انگیز، به خصوص در مول. چندین نمایش ظاهری از کیت کارسون، که به عنوان احترام توسط بسیاری به تصویر کشیده شد، درمان خوشایندی بود. کتک های دوست داشتنی، او همیشه درک و درک درستی از زمان و مکان دارد و این کتاب کوتاه نا امید نیست.
مشاهده لینک اصلی
اوه خدای من. این زیباست. من فقط در نیمه راه از آن استفاده می کنم، اما من نمی دانم چگونه آن را به پایان می رسد؛ هر فصل به خودی خود کاملا کامل است، هر کلمه ای که از این لذت بی نظیری برخوردار است، من خسته کننده می شوم - کاملا کف شده است - اگر کرت بعدها توپ را در 150 صفحه بعدی فرو کرد. این است. کار نویسنده با چیزی برای اثبات. یک نویسنده خیلی فروتنانه، کلماتش خیلی شفاف است، به نظر می رسد که پشت پرده متن ناپدید می شود، سایه ظریفش به سختی قابل مشاهده در برابر آن است. در سن بیست سالگی، شنیدن نینا سیمون آواز سیاه را رنگ واقعی واقعی من می خواند مو، من احساس می کردم قلب من نمی تواند شامل این آهنگ؛ باید من را مصرف کند اکنون احساس می کنم همانطور که مرگ برای اسقف اعظم می آید. بزرگتر از من. آیا من آن را درک می کنم؟ آیا من تا به حال به اندازه کافی عاقلانه، قلب من به اندازه کافی بزرگ، زندگی من به اندازه کافی زندگی می کردند؟ همچنین در بیست سالگی، من خواندن، شنیدم که جغد، نام من را با تعجب فرا می خواند؛ در حال حاضر من متوجه می شوم که این کتاب مانند یک قسمت در این یکی است. پدر پروس بسیار حساس است، انتقال وی از تجربه جسمی به طوری مستقیم است که من احساس می کنم فقط از طلا و پرتقال و سبز و پخت و پز در نور آفتاب به طور کامل از نیومکزیکو برگشتم. بعضی از کتاب ها در برابر تحلیل، بررسی هوشمندانه، پاسخ سریع مقاومت می کنند. سالهاست که از این به بعد می خواهم یک کلمه آرام را برای گفتن در مورد آن بگویم. عشق بیرون و خارج از همه است که من می توانم آن را در حال حاضر. شاهکار مطلق. شما از من بپرسید، دوم تنها به پو در مقالات بزرگ نویس آمریکایی است.
مشاهده لینک اصلی
اما در دنیای قدیم، او خود را ناراحت برای جدید کرد. این احساس بود که او نمیتوانست توضیح دهد یک احساس است که پیری تا حد زیادی بر مردی در نیومکزیکو مانند پوی دودا وزن نمی کند. ... در نیومکزیکو او همیشه یک مرد جوان را بیدار کرد؛ نه تا زمانی که رشد کرد و شروع به اصلاح کرد، متوجه شد که او بزرگتر شده است. اولین آگاهی او احساس یک باد خفیف نور بود که از طریق پنجره ها نفوذ می کرد، با رایحه ای از آفتاب داغ و عناب برس و شبدر شیرین؛ باد که باعث شد که بدن احساس کند نور و قلب گریه امروز، امروز، مانند یک کودک .... چه کتاب فوق العاده، زیبا ... من برای کلمات در حال حاضر از دست داده است. بیشتر در روز به دنبال. کتاب زیبا نوشته شده است. آهسته خواندن، آن را تمام در .... زبان، محتوا .... نمی توانم باور کنم من hadnt از نویسنده هنوز شنید، اما با تشکر از Goodreads من، قطعا آثار خود را، به عنوان توصیه شده توسط من توسط دوستان خوب Goodreads اینجا، متشکرم! در حال حاضر جزئیات جالبی: من اخیرا Meridian Blood McCarthy خوانده ام که در همان زمان و منطقه به عنوان این کتاب ساخته شده است. هر دو کتاب زیبا هستند. در حالی که کتاب McCarthys تاریک و پر از خون است، این کتاب پر از زیبایی فکر و آرام است ..... من فقط متوجه شدم که من این دو کتاب را به مدت کوتاهی پس از یکدیگر خواندن ... غذا برای فکر نیز هست. بیشتر به دنبال قطعا فقط نیاز به خواب بر روی آن، زیبایی و آرامش این داستان ... بسیار توصیه می شود!
مشاهده لینک اصلی
دو کشیش جوان فرانسوی اخیرا از حوزه علمیه، در فرانسه، جایی که برای اولین بار ملاقات کردند (برای رسیدن به اسقف کلیسای کاتولیک، در جهان جدید، یکی از اسقف اعظم)، تا زمانی که مرگ متزلزل شد، دوست نزدیک شد. ژان ماری لاتر (Jean-Baptiste Lamy، اسقف اعظم اصلی سانتا فا، نیومکزیکو) و جوزف ویلانت (جوزف پروتوز مکبوف، دنور، کلرادو، اولین اسقف) توسط اسقف اعظم ایرلندی از سینسیناتی، اوهایو برای کار مسیحی در آمریکا استخدام شد. جایی که فقط تعداد کمی کاتولیک زندگی می کردند، در حالی که هنوز در سرزمین مادری خود هستند. آنها از خانواده ها دوری می کنند، خیلی دشوار است که خداحافظی کنند، به زودی خانه نخواهند شد. مردان بسیار متفاوتند، ژان تحصیلات عالی، بلند، سالم، خوب به نظر می رسد، احساس راحتی می کند با @ superiors @ هر دو غیر نظامی و روحانی. در حالی که جوزف یک انسان کوچک و زشت و بر اساس استانداردهای غلط، بیمار نیز، مخالف دوست خود ... نه به عنوان هوشمندانه، اما درایو برای نجات جان ها که دوم به هیچ کس نیست، مردم فقیر به کشیش بی تکلف سرده. این واقعیت های ساده عجیب و غریب هستند، اغلب درست است ... نام تغییر کرده است نه برای حفاظت از هر کسی، اما برای ایجاد این داستان، اگر نه 100٪ دقیق، به اندازه کافی نزدیک، سرگرم کننده تر است. ویلا کاتر، استعداد قابل توجهی را برای این کتاب به ارمغان می آورد و باعث می شود که اوضاع نسبتا خشک و خسته کننده این روحانیون متعهد، شجاع و خستگی ناپذیر، برای خدا کار کند. بعدا هر دو به شهر مرزی نو اولیه مکزیکی سانتا فا ارسال می شود، جین به عنوان اسقف او و یوسف ویکتور، که در آن ساکنان متخاصم حاکمان جدید را نفرین می کنند، اما کشیشان عمدتا فرانسوی آن ها محترم هستند ... سفرهای تنهایی تنها از طریق کویر های درخشان، کوه های برفی، زمین های خائنانه، طوفان های شدید شن و ماسه یا باران و یا قبیله های سخت تر هند در دهه 1850، ایالات متحده، سرزمین ناشناخته جنوب غربی، کمی پر جمعیت و اخیرا از مکزیک فتح شده است. این تقسیمبندی تقریبا خالی از پوشش گیاهان، اقلیتهای عظیم ... کل زمین، آنها سعی دارند اداره کنند ... بعضی اوقات ایالات متحده آمریکا، نیومکزیکو، آریزونا، کلرادو و یوتا، چندین سال پیش از پیوستن به اتحادیه، به خطر می اندازند. واتیکان به آنها قدرت بسیار گسترده ای داده است ... هزاران مایل از جاده ها برای مسافرت ... روحانیون چند روز در خانه هایی که در سانتا فا اشغال شده اند، صرف می کنند. در بالای موال ها خانه های واقعی خود هستند که از یک پناهگاه فقیرنشین یا سکونت پراکنده به سوی دیگر، انجام دادن ازدواج های شاد و غسل تعمید و یا مراسم تشییع جنازه، ساختن کلیساها و گفتن توده در مکان های دور، چندین بار برای پنجاه سال ... تقریبا از بین می رود بارها و بارها، در این کشور بی رحمانه سرخپوستان با مذهب خود، مسیحیان مقدس و آمریکاییان پروتستان، به نحوی سعی دارند در صلح زندگی کنند. اسقف اعظم رویا فوق العاده ای دارد ... برای ساختن یک کلیسای زیبا و عجیب و غریب در شهر کوچک و کوچک شهر سانتا فا. حماسه ای جذاب از مردان که هرگز نمی توانند تسلیم شوند ... در مبارزه بی پایان برای رسیدن به هدف نجات، نه برای خود بلکه برای مردم.
مشاهده لینک اصلی
برجسته کردن این است که نمایش باور نکردنی از دو مبلغی است که وظیفه مگاورس را برای تبدیل Navajos از نیومکزیکو به کاتولیک ها انجام می دهند. این توصیف می کند که چه زمانی اتفاق می افتد زمانی که یک سیاست جدید یا شیوه زندگی به افرادی که دور از دنیای قدیمی دچار هستند، القا شود. نقاشی های کوچکی از قحطی، تظاهرات مقدس (از جمله شرح بسیار مختصر از سن دیگو و دیدار از مریم مقدس)، منافقان (البته !!!) و غیره. این یک کتاب زنده است که پر از زندگی است ؛ خیال پردازی. اگر چه آن را به عنوان چیزی جز کلاسیک طبقه بندی نشده است، آن بخشی از غربی، بخشی زندگی نامه فاکس است. آره، اسقف اعظم این عنوان می تواند زندگی کند و \u0026 amp؛ احتمالا ویلا کرت هرگز از دنیایی که او چنین شجاعت و معرفتی در مورد این رفتارهای شاعرانه می نویسد، از آن بازدید کرد. این کار او به معنای واقعی اعتقاد از تعجب است که شواهدی از یک ذهن فعال و آمپر؛ قلم الهام گرفته است.
مشاهده لینک اصلی