«از چيزهاي نادر و شايد تنها چيزي که به آن اطمينان داشتم، اين بود که اسمم ماتيا پاسکال بود. من هم آن را به‌کار مي‌بردم. هرگاه کسي به سرش مي‌زد که براي مشورت يا پرسشي نزدم بيايد، خودم را جمع‌وجور مي‌کردم، چشمم را مي‌بستم و جواب مي‌دادم:
«من ماتيا پاسکال هستم.»
«متشکرم، عزيزم. مي‌دانم.»
«به نظرت خيلي کم است؟»
راستش را بخواهيد، حتي به‌نظر خودم هم اين چيز زيادي نبود. ولي در آن زمان هنوز نمي‌دانستم که حتي ندانستن همين هم چه معنايي دارد؛ به اين معني که نتوانم مانند گذشته‌ها، به‌موقعش، بگويم:
«من ماتيا پاسکال هستم.»
مقدمه کتاب «مرحوم ماتيا پاسکال» نوشته لويجي پيراندلو با اين عبارات آغاز مي‌شود. پيراندلو نويسنده ايتاليايي تا بعد از جنگ جهاني اول در کارش ناشناخته بود و بعدها نمايشنامه‌اي از او با نام «شش کاراکتر در جستجوي يک نويسنده» شهرتي ناگهاني برايش به همراه آورد.
پيراندلو از خانواده‌اي ثروتمند بود که در يک منطقه رشد نيافته و خشن زندگي مي‌کردند. جايي که هر کسي مجبور بود خودش از حقوقش دفاع کند. بنابراين، او خيلي زود تحت تاثير بي عدالتي و ستم موجود بين مردم قرار گرفت. پيراندلو زندگي آساني نداشت. علاوه بر سختي هايي که از ورشکستگي پدرش در تجارت برايشان ايجاد شد، موضوع ديگر اختلال رواني زنش بود که پيراندلو در خانه از او مراقبت مي‌کرد.
پيراندلو با توجه به علاقه‌اي که نسبت به درونيات افراد داشت، شخصيت نقش‌هاي داستاني‌اش را بيشتر با قرار دادن آنها در موقعيت‌هاي خيالي کاوش مي‌کرد تا شرايط واقعي. امروزه پيراندلو به عنوان يکي از تاثيرگذارترين نمايشنامه‌نويسان قرن بيستم شناخته مي‌شود.
خرید کتاب مرحوم ماتیا پاسکال
جستجوی کتاب مرحوم ماتیا پاسکال در گودریدز
معرفی کتاب مرحوم ماتیا پاسکال از نگاه کاربران
شده با خودتون گهگاه آرزو کنین کاش میشد به جایی برم بدون آدم هایی که منو بشناسند و اون وقت همه چیز رو از نو شروع کنم؟خودم ، زندگی و حتی گذشته مو دوباره بسازم؟ تا حالا آرزو یا تصور همچین آزادی رو در ذهن داشتین؟
پیراندلو با این اثرش به این موضوع پرداخته. ماتیا زندگی خانوادگی چندان خوشایندی نداره. به مرور زمان گرفتار فقر شده و از بخت بد ازدواج زجردهنده و ناموفقی هم داشته و در نهایت مرگ چند عزیزش باعث میشه به سیم آخر بزنه و همه چیز رو رها کنه و بی خبر بره. بعد از بردهای پی در پی تو قمارخانه های مونت کارلو قصد بازگشت داره که با خبر خودکشی خودش تو روزنامه مواجه میشه. و بدون ثانیه ای درنگ با خودش فکر میکنه @آزادی@ با پای خودش اومده سراغش چرا بهش جواب رد بده؟ در پی آزادی روانه میشه و شروع میکنه به بریدن همه ریشه ها، پاک کردن همه خاطرات و تجربه ها و از نو ساختن گذشته ای خیالی و هویتی نو، شاید همون کسی که همواره آرزوی بودنش رو داشت
کم کم این سوال پیش میاد که ماتیا زندگی دلخواهش رو یافته؟ آزادی ای که دنبالش بود رو پیدا کرده؟ اصلا دیگه می تونه ادعا کنه که وجود داره وقتی از ریزترین لذت های زندگی محروم شده؟ ماتیا گرفتار گذشته خیالی و ناقص خودش و ناچار به دروغ گویی، بریده شده از همه ریشه هایی که داشته، نه می تونه دوستی پیدا کنه که باهاش همصحبت باشه و نه وقتی عشق با همه قدرتش به سراغش میاد می تونه با خوشحالی قبولش کنه..اینجا فقط توهمی از آزادی سایه ای از یه مرد مرده رو گرفتار خودش کرده و تنهایی و بی هدفی رو به ارمغان آورده و دیگر هیچ
پیراندلو هم برای خواننده معمولی داستانی جذاب نوشته و هم برای خواننده سخت پسند تر درطول این داستان پرکشش، کلی سوال فلسفی مطرح کرده. طنز پنهان لابلای سطور هم این جذابیت رو دوچندان می کنه. تا قبل از فرار ماتیا شرح بدبختی های خانوادگی منو به شدت یاد خانواده پاسکال دوآرته مینداخت و بعد از فرار، ماتیا، تنهایی وتفکرات و پرسش های درونیش منو یاد ترس ها و تردیدهای قهرمان کتاب جنایت و مکافات مینداخت
از بهترین هایی بود که خوندم. با این که به نظر نمی رسه همچین داستانی بتونه فضای غمباری نداشته باشه ولی نثر شوخ و شنگ پیراندلو، کتاب رو به اثری دلچسب تبدیل کرده.
مشاهده لینک اصلی
امان، اماااان از ترجمه ى بد كه ميل آدمو به خوندن از بين ميبره! اصلن ميخواين از كتابخونى زده شين اين ترجمه هاى نامفهوم وديكشنرى وار رو بخونيد... داستان كتاب خوب بود ولى ترجمه بد بود و خسته ميكرد ذهن رو!!
مشاهده لینک اصلی
اولین تجربه با کتاب های صوتی، واقعا جالب است! من همیشه این فرصت از © شدت وابسته به cartaceoâ € دست کم گرفته بود | هنوز من باید اعتراف آن را خوب است برای استفاده از این محیط در هنگام سفر با قطار و بیشتر. دلایل متفاوت هستند، شاید صدای فوق العاده از خواننده (ناچیز نیست)، امکان گوش دادن نیست â € OELE chiacchiereâ €، احساس کوتاه شدن زمان سفر و قادر بودن به پنجره بیرون را نگاه مناظر زیبا. من همچنین می این واقعیت را اضافه به مورد استفاده آلا € ™ گوش دادن، هنر مهم) برگشت به romanzoâ € | یک داستان خوب که از یک غیر منتظره و بازیگران ماتیا پاسکال، که پس از شنیدن خبر مرگ او را اختراع جدید می آید هویت آدریانو میس، ظاهرا آزادتر و سپس ماتیا پاسکال شد. داستان انصراف واضح و روشن از این شرکت است که نشان دهنده یک â € œtrappolaâ € به € ™ ثانیه مرد است، زیرا © هرنسس آن را با € ™ ثانیه ظاهر، داستان، € ™ ثانیه نوردی اجتماعی و € ™ ثانیه ریاکاری، نه تنها جنبه معمولی جامعه از اوایل قرن بیستم. با وجود درد و رنج و گریه تسلط € ™ ثانیه کل داستان، لحظات بسیاری از شادی و طنز، در بخشی از سبک ژولیده تعیین وجود دارد، محاوره که درگیر در sorprendente.Quasi بنابراین من پنج ستاره!
مشاهده لینک اصلی
آیا شما تا به حال در مورد رفتن به جایی که هیچ کس شما را نمی داند و شروع به زندگی جدید به عنوان یک فرد کاملا جدید فکر می کنم؟ لوئیجی Pirandello باعث می شود ماتیا پاسکال این فانتزی را زنده کند. بدبختی بزرگی به Mattia Pascal رسیده است و هیچ نقره ای در نظر نگرفته است. قادر به فکر کردن به چیز دیگری نیست، او فرار می کند و هر کس و همه چیز را پشت سر گذاشته است. چند روز پس از بازگشت به خانه او متوجه شد که در حالی که او دور بود یک بدن مرده برای او اشتباه کرد و او در شهرش مرده است. از این سردرگمی ناشی از یک تفکر پدیدار شد: آزادی !! تمام روابط زندگی گذشته او اکنون شکسته شده است و Mattia اکنون می تواند خود را مجددا اختراع کند و زندگی جدید و بهتر را تجربه کند. و سپس به داستان تراژیک کمیک از متیا پاسکال می پردازد. تجارب زندگی در شکل دادن به یک فرد بسیار عالی است. در تلاش برای پاک کردن گذشته اش، ماتیا پاسکال مجبور شد بخش بزرگی از خود را از دست بدهد. ریشه او قطع شد و او خالی بود، سایه ای از یک فرد. او خود را در معرض سوء هویت شخصی و هدفش در زندگی قرار می دهد. افرادی که او را پشت سر گذاشته بودند، کسانی که فکر می کردند او مرده بودند، در واقع از او آزاد بودند. از سوی دیگر، او نمیتواند زندگی گذشته خود را فرار کند. فقیر ماتیاس ماجراجویی بی رحمانه در زندگی یک زندگی جدید به من یادآوری می کند که چیزی که فدور داستایوفسکی در جرم و مجازات گفته است: اگر شما فرار کردید، دوباره به خودتان بازگردید. @ ماتیا هرگز آزادی واقعی را پیدا نمی کرد، فقط یک توهم بود. سوال درباره اینکه آیا آزادی واقعا وجود دارد، یک بحث طولانی مدت بوده است. و Pirandellos گرفتن این است که منفی است. چه ماتیا زندگی می کرد، استبدادی است که به عنوان آزادی پوشیده شده است. چگونه او می تواند برای دوستی واقعی یا رابطه ای امیدوار باشد، زمانی که او آزاد نبود که خود واقعی را به کسی نشان دهد. آزادی او او را در زنجیرهای تنهایی، تنهایی کامل متصل کرد. تنها زندگی که برای ماتیا پاسکال باقی مانده، روح خویش بود. نوشتن پیاردلوز بسیار قابل دسترسی و آسان است. این طعم با شوخ طبعی، عجیب و غریب و طنز ظریف است. برای خوانندگان گاه به گاه، او یک داستان قانع کننده و خوب است. برای خوانندگان جدی تر، آن را با افکار جذاب، بازتاب در زندگی و برخی از پاساژ های زیبا درهم آمیخته است. این رمان کمی برای کسانی که تم ها و پارادوکسهای وجودی را دوست دارند، کمی درمان است. کپی من از کتاب، نویسنده کوتاهی است که در زمینه هنر، واقعیت و توهم صحبت می کند و اهمیت واقعی انسان را می توان یافت در قصه های خیالی این در پاسخ به منتقدانی بود که کار خود را به دلیل غیر واقعی بودن و دور از زندگی معمولی محکوم کرده بودند. در این رمان، پس از چندین بار، یک واقعیت زندگی واقعی * مشابه زندگی ماتیا پاسکال گزارش شده است. پس از اولین رمان اولین بار منتشر شد. پس از همه، داستانی واقعی است!
مشاهده لینک اصلی
\"به من؟ ... ناپدید شد ... به رسمیت شناخته شده ... ماتیا پاسکال ... » من با یک نگاه شدید و قلب به عنوان خوانده شده تپش من نمی دانم چند بار بیش از چند خط. در تراز اول، تمام انرژی های حیاتی من به شدت دست به شورش زدند اعتراض به، در صورتی که اخبار، در بی احساس موجز خود را به طوری تحریک کننده، می تواند هم درست است برای من باشد. اما اگر آن را برای من نبود، برای دیگران درست بود؛ و یقین است که این دیگران از دیروز مرگ مرا در من مثل ظلم و ستم غیر قابل تحمل بود، دائمی، قریب به اتفاق ... مانند هر بلوغ محترم (عضو  «فردی از گونه انسان هوشمند ساله هجده و نوزده سال، موضوع را به هوی و هوس دلخواه از یک مسابقه کارشناسی ارشد کهcorpo معلم @؛ ویژگی آن این است که، با توجه به نظریه برگسون و جنبه های مبهم تر از نسبیت انیشتین، احتمالا با تبعات غریب ترین و سادیستی از، زادوولد قانون مورفی، برای هم بلوغ اسفبار متفاوت جریان: در کوتاه مدت، حتی نمی تواند برای respirare دریافت \"-così می گوید واژه نامه مدرسه است)؛ من گفتم، به عنوان هر بلوغ، من مه شب به ویرایش مقاله من اختصاص داده است. روشی که من به تصویب رسید برای انتخاب موضوعات ساده بود: من افراد که مهم ترین من دوست دارم را انتخاب کرد و من به دنبال همان سیاست برای ماژول های خاص، پس من آغاز شده به دنبال باند است که آنها را متحد و یک بار آنها را پیدا کرده بود من نقشه خودم داشتم در اینجا، یکی از شایعات اولین بار ظاهر شد در این لیست است من کتابدار خود کلمات پیراندلو، با اضافه شده است، در داخل پرانتز، خجالتی احتمالا اظهار تاسف شده است. و بله، در نهایت پروژه من متوجه است، و من اندازه کافی خوش شانس به ترکیب لذت و وظیفه و دوباره خواندن با بلاجیو این ماتیا پاسکال بدون نیاز به حذف سرزنش زمان به مطالعه بود. بنابراین در این مقاله من می تواند جلو نیز بگیرند (تحت عنوان تمسخر ازChi هیچ ببینید @: من تا به حال به معرفی دلیل طنز) مرحله که این رمان در شعر پیراندلو است، به عنوان آن بیان شده است، که خواهد شد به مرحله بعدی و چیزهای بی شماری برای من، همیشه جالب اما بیشتر به طور آکادمیک. در این بررسی، با این حال، من می خواهم به انجام آنچه که در بررسی من من همیشه این کار: من می خواهم این کتاب برای من بود و من به تنهایی، چه رسد به حیات، در دام ها، lanterninosofia، تفسیر و یا بهتر مناسب برای خواندن که پیشنهاد، علاوه بر اهداف آموزشی، حتی آنهایی که نمونه ای از یک dellOpera مزه آن فرد، انفرادی، مستقل و خوشمزه soggettiva.Il girgentino نمایشنامه نویس از ریش بزی سفید اشاره همواره یکی از ارکان ادبی من بوده است، و منظور من همیشه @ @ از همان ابتدا، زمانی که من هنوز یک دختر بچه بود و تعداد ریش من از کتاب از پنجاه هیچ ادامه مطلب از جمله جرونیمو Stilton. حالا اگر من به تلاش برای قرار دادن بر روی کاغذ چه من آن را به اولین خواندن من را درک کرد، نتیجه این خواهد بود پنج حرف است که شروع می شود با آن را با به پایان می رسد، اما مهم نیست، چون ©، حتی اگر من تنها یازده ساله بود و من به نظر می رسید زبان دیگر را بخوانید، حتی این کتاب نیز چیزی را به من داد. در حال حاضر، سال بعد، ضربه بشریت به خصوص قوی پاسکال، unumanità است که در درجه اول ضعف است. unumanità این است که با اخلاقی و معنوی آشکار نیست، اما این شرایط نسبتا شایع هر انسان زنده، ویژگی زمین، که این توهم را ندارد و نه © ارزانی شایستگی، که در واقع یک بار، یک بار است. ماتیا پاسکال متقاعد potersene رایگان است، و با آن نیز از آن دسته از مشکلات است که وزن پایین، همسر، مادر در قانون خود را خلاص، عزاداری برای مرگ مادر و دختر خود، زمانی که در مورد کشته شدن او را در گورا از آسیاب خود غرق زمین مشابه، Stìa، اما می روم او را زنده و لگد زدن و پرتاب در محل خود، در آن کانال، جسد یک غریبه. پاسکال آزادی خود لذت می برد، سرگردان، آیا سرگردان شهرهای بسیاری از از دست دادن حساب می بیند؛ اما در اینجا آن است، در اینجا آن بشریت است، وحش وحشی است که ماتیا کافی نیست  «forestiereÂ\" برای ایجاد، کافی نیست  «filosofoÂ\" افکار بی حس کردن و یا کلمات، آن را ایجاد، آن را تبدیل آدریانو میس، من در عشق دردناکی سقوط ، مرطوب، از شیرین ترین موجود است که وجود دارد. او با این حال زنده است، زنده است اما فوت کرد ماتیا پاسکال و آدریانو بدتر از مرده، چون © زنده اما آنها را وادار به مرگ زندگی می کنند. از یک تله فرار و پرتاب خود: تمام معایب dellesser مرده یافت شده است و هیچ یک از امتیازات او را از حضور خود همسر او، رها اما نمی تواند در نوبه خود تبدیل صفحه، لازم نیست به پرداخت مالیات می شود و بدون امکان سرقت به گزارش موضوع خودپرداز بودن خود، تقریبا خوش تیپ، بین لباس های دیگر. که بدترین کابوس از این؟ من فکر می کنم هر یک از ما تا به حال از ماتیا پاسکال خواب، برای پیدا کردن خود را د ...
مشاهده لینک اصلی
قبل از اینکه یک کتاب دیگر بخوانید (یا پایان آن را بخوانید)، قبل از دیدن یک فیلم دیگر قبل از هر کار هنری فکر کنید، خودتان را به نزدیکترین کتاب فروشی یا کتابخانه یا هر کجا که ترجیح می دهید کتاب را نگاه کنید، و پیدا کنید Pirandellos Il fu Mattia Pascal (Mattia Pascal)، که در آن شماAvvertenza sugli scrupoli della fantasia @ (A Warning on Scruples of Imagination @) را خواهید یافت. فقط چهار یا پنج صفحه را بخوانید، که در واقع بخشی از رمان نیستند و شما شروع به دیدن (شاید) کنید که هنر True است. دارای طعم و مزه است: @ quei tali signori ch، giudicando un romanzo ... ، دعوت به همکاری دعوت به عمل می آید، وظیفه ای است که می تواند در انتخابات مجلس مطرح شود، اما در انتخابات مجلس نهم، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای ملی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس نمایندگان quellinfinita varietà duomini capaci di commettere tutte quelle sullodate assurdità _che non hanno bisogno di parer verosimili، perchà © sono vere _. @ @ ... کسانی که آقایان که در قضاوت رمان ...، این یا آن شخصیت، این یا آن نمایندگی را محکوم کنید از حقایق و احساسات، نه به نام هنر به عنوان درست است، بلکه به نام یک انسان، که به نظر می رسد کاملا آن را می دانیم، آن گونه که واقعا وجود دارد، اما در واقع جدا از آن انواع بی نهایت از مردان و زنان که قادر به انجام همه کسانی که در بالا هستند -نفس های ذکر شده _ که به نظر نمی آیند، زیرا آنها واقعی هستند. @ (ترجمه من) آه آره، در مورد خود رمان چه؟ یک روح فلسفی به معنای زنده بودن است. خوب، من می خواستم دوباره آن را بخوانم، اما البته بیشتر ادبیات مصرف می شد ........
مشاهده لینک اصلی
اسرار هویت فردی در یک کتاب پر از دانش و طعم. من آن را دوست داشت، نوشتن و طبق آمار، من به جهت humor.Pirandello تسلیم شاهکار و من بازدید کنندگان خنده خنده صورت می گیرد؛ در واقع، من یکی از کسانی که فقط لبخند، حتی در موقعیت های خنده دار ترین و absurdas.InesquecÃvel این ماتیا پاسکال، که متولد شده است، می میرد و دو بار دوباره متولد برای تبدیل شدن به ابدی اواخر ماتیا پاسکال.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مرحوم ماتیا پاسکال
«من ماتيا پاسکال هستم.»
«متشکرم، عزيزم. مي‌دانم.»
«به نظرت خيلي کم است؟»
راستش را بخواهيد، حتي به‌نظر خودم هم اين چيز زيادي نبود. ولي در آن زمان هنوز نمي‌دانستم که حتي ندانستن همين هم چه معنايي دارد؛ به اين معني که نتوانم مانند گذشته‌ها، به‌موقعش، بگويم:
«من ماتيا پاسکال هستم.»
مقدمه کتاب «مرحوم ماتيا پاسکال» نوشته لويجي پيراندلو با اين عبارات آغاز مي‌شود. پيراندلو نويسنده ايتاليايي تا بعد از جنگ جهاني اول در کارش ناشناخته بود و بعدها نمايشنامه‌اي از او با نام «شش کاراکتر در جستجوي يک نويسنده» شهرتي ناگهاني برايش به همراه آورد.
پيراندلو از خانواده‌اي ثروتمند بود که در يک منطقه رشد نيافته و خشن زندگي مي‌کردند. جايي که هر کسي مجبور بود خودش از حقوقش دفاع کند. بنابراين، او خيلي زود تحت تاثير بي عدالتي و ستم موجود بين مردم قرار گرفت. پيراندلو زندگي آساني نداشت. علاوه بر سختي هايي که از ورشکستگي پدرش در تجارت برايشان ايجاد شد، موضوع ديگر اختلال رواني زنش بود که پيراندلو در خانه از او مراقبت مي‌کرد.
پيراندلو با توجه به علاقه‌اي که نسبت به درونيات افراد داشت، شخصيت نقش‌هاي داستاني‌اش را بيشتر با قرار دادن آنها در موقعيت‌هاي خيالي کاوش مي‌کرد تا شرايط واقعي. امروزه پيراندلو به عنوان يکي از تاثيرگذارترين نمايشنامه‌نويسان قرن بيستم شناخته مي‌شود.
خرید کتاب مرحوم ماتیا پاسکال
جستجوی کتاب مرحوم ماتیا پاسکال در گودریدز
پیراندلو با این اثرش به این موضوع پرداخته. ماتیا زندگی خانوادگی چندان خوشایندی نداره. به مرور زمان گرفتار فقر شده و از بخت بد ازدواج زجردهنده و ناموفقی هم داشته و در نهایت مرگ چند عزیزش باعث میشه به سیم آخر بزنه و همه چیز رو رها کنه و بی خبر بره. بعد از بردهای پی در پی تو قمارخانه های مونت کارلو قصد بازگشت داره که با خبر خودکشی خودش تو روزنامه مواجه میشه. و بدون ثانیه ای درنگ با خودش فکر میکنه @آزادی@ با پای خودش اومده سراغش چرا بهش جواب رد بده؟ در پی آزادی روانه میشه و شروع میکنه به بریدن همه ریشه ها، پاک کردن همه خاطرات و تجربه ها و از نو ساختن گذشته ای خیالی و هویتی نو، شاید همون کسی که همواره آرزوی بودنش رو داشت
کم کم این سوال پیش میاد که ماتیا زندگی دلخواهش رو یافته؟ آزادی ای که دنبالش بود رو پیدا کرده؟ اصلا دیگه می تونه ادعا کنه که وجود داره وقتی از ریزترین لذت های زندگی محروم شده؟ ماتیا گرفتار گذشته خیالی و ناقص خودش و ناچار به دروغ گویی، بریده شده از همه ریشه هایی که داشته، نه می تونه دوستی پیدا کنه که باهاش همصحبت باشه و نه وقتی عشق با همه قدرتش به سراغش میاد می تونه با خوشحالی قبولش کنه..اینجا فقط توهمی از آزادی سایه ای از یه مرد مرده رو گرفتار خودش کرده و تنهایی و بی هدفی رو به ارمغان آورده و دیگر هیچ
پیراندلو هم برای خواننده معمولی داستانی جذاب نوشته و هم برای خواننده سخت پسند تر درطول این داستان پرکشش، کلی سوال فلسفی مطرح کرده. طنز پنهان لابلای سطور هم این جذابیت رو دوچندان می کنه. تا قبل از فرار ماتیا شرح بدبختی های خانوادگی منو به شدت یاد خانواده پاسکال دوآرته مینداخت و بعد از فرار، ماتیا، تنهایی وتفکرات و پرسش های درونیش منو یاد ترس ها و تردیدهای قهرمان کتاب جنایت و مکافات مینداخت
از بهترین هایی بود که خوندم. با این که به نظر نمی رسه همچین داستانی بتونه فضای غمباری نداشته باشه ولی نثر شوخ و شنگ پیراندلو، کتاب رو به اثری دلچسب تبدیل کرده.
مشاهده لینک اصلی
امان، اماااان از ترجمه ى بد كه ميل آدمو به خوندن از بين ميبره! اصلن ميخواين از كتابخونى زده شين اين ترجمه هاى نامفهوم وديكشنرى وار رو بخونيد... داستان كتاب خوب بود ولى ترجمه بد بود و خسته ميكرد ذهن رو!!
مشاهده لینک اصلی
اولین تجربه با کتاب های صوتی، واقعا جالب است! من همیشه این فرصت از © شدت وابسته به cartaceoâ € دست کم گرفته بود | هنوز من باید اعتراف آن را خوب است برای استفاده از این محیط در هنگام سفر با قطار و بیشتر. دلایل متفاوت هستند، شاید صدای فوق العاده از خواننده (ناچیز نیست)، امکان گوش دادن نیست â € OELE chiacchiereâ €، احساس کوتاه شدن زمان سفر و قادر بودن به پنجره بیرون را نگاه مناظر زیبا. من همچنین می این واقعیت را اضافه به مورد استفاده آلا € ™ گوش دادن، هنر مهم) برگشت به romanzoâ € | یک داستان خوب که از یک غیر منتظره و بازیگران ماتیا پاسکال، که پس از شنیدن خبر مرگ او را اختراع جدید می آید هویت آدریانو میس، ظاهرا آزادتر و سپس ماتیا پاسکال شد. داستان انصراف واضح و روشن از این شرکت است که نشان دهنده یک â € œtrappolaâ € به € ™ ثانیه مرد است، زیرا © هرنسس آن را با € ™ ثانیه ظاهر، داستان، € ™ ثانیه نوردی اجتماعی و € ™ ثانیه ریاکاری، نه تنها جنبه معمولی جامعه از اوایل قرن بیستم. با وجود درد و رنج و گریه تسلط € ™ ثانیه کل داستان، لحظات بسیاری از شادی و طنز، در بخشی از سبک ژولیده تعیین وجود دارد، محاوره که درگیر در sorprendente.Quasi بنابراین من پنج ستاره!
مشاهده لینک اصلی
آیا شما تا به حال در مورد رفتن به جایی که هیچ کس شما را نمی داند و شروع به زندگی جدید به عنوان یک فرد کاملا جدید فکر می کنم؟ لوئیجی Pirandello باعث می شود ماتیا پاسکال این فانتزی را زنده کند. بدبختی بزرگی به Mattia Pascal رسیده است و هیچ نقره ای در نظر نگرفته است. قادر به فکر کردن به چیز دیگری نیست، او فرار می کند و هر کس و همه چیز را پشت سر گذاشته است. چند روز پس از بازگشت به خانه او متوجه شد که در حالی که او دور بود یک بدن مرده برای او اشتباه کرد و او در شهرش مرده است. از این سردرگمی ناشی از یک تفکر پدیدار شد: آزادی !! تمام روابط زندگی گذشته او اکنون شکسته شده است و Mattia اکنون می تواند خود را مجددا اختراع کند و زندگی جدید و بهتر را تجربه کند. و سپس به داستان تراژیک کمیک از متیا پاسکال می پردازد. تجارب زندگی در شکل دادن به یک فرد بسیار عالی است. در تلاش برای پاک کردن گذشته اش، ماتیا پاسکال مجبور شد بخش بزرگی از خود را از دست بدهد. ریشه او قطع شد و او خالی بود، سایه ای از یک فرد. او خود را در معرض سوء هویت شخصی و هدفش در زندگی قرار می دهد. افرادی که او را پشت سر گذاشته بودند، کسانی که فکر می کردند او مرده بودند، در واقع از او آزاد بودند. از سوی دیگر، او نمیتواند زندگی گذشته خود را فرار کند. فقیر ماتیاس ماجراجویی بی رحمانه در زندگی یک زندگی جدید به من یادآوری می کند که چیزی که فدور داستایوفسکی در جرم و مجازات گفته است: اگر شما فرار کردید، دوباره به خودتان بازگردید. @ ماتیا هرگز آزادی واقعی را پیدا نمی کرد، فقط یک توهم بود. سوال درباره اینکه آیا آزادی واقعا وجود دارد، یک بحث طولانی مدت بوده است. و Pirandellos گرفتن این است که منفی است. چه ماتیا زندگی می کرد، استبدادی است که به عنوان آزادی پوشیده شده است. چگونه او می تواند برای دوستی واقعی یا رابطه ای امیدوار باشد، زمانی که او آزاد نبود که خود واقعی را به کسی نشان دهد. آزادی او او را در زنجیرهای تنهایی، تنهایی کامل متصل کرد. تنها زندگی که برای ماتیا پاسکال باقی مانده، روح خویش بود. نوشتن پیاردلوز بسیار قابل دسترسی و آسان است. این طعم با شوخ طبعی، عجیب و غریب و طنز ظریف است. برای خوانندگان گاه به گاه، او یک داستان قانع کننده و خوب است. برای خوانندگان جدی تر، آن را با افکار جذاب، بازتاب در زندگی و برخی از پاساژ های زیبا درهم آمیخته است. این رمان کمی برای کسانی که تم ها و پارادوکسهای وجودی را دوست دارند، کمی درمان است. کپی من از کتاب، نویسنده کوتاهی است که در زمینه هنر، واقعیت و توهم صحبت می کند و اهمیت واقعی انسان را می توان یافت در قصه های خیالی این در پاسخ به منتقدانی بود که کار خود را به دلیل غیر واقعی بودن و دور از زندگی معمولی محکوم کرده بودند. در این رمان، پس از چندین بار، یک واقعیت زندگی واقعی * مشابه زندگی ماتیا پاسکال گزارش شده است. پس از اولین رمان اولین بار منتشر شد. پس از همه، داستانی واقعی است!
مشاهده لینک اصلی
\"به من؟ ... ناپدید شد ... به رسمیت شناخته شده ... ماتیا پاسکال ... » من با یک نگاه شدید و قلب به عنوان خوانده شده تپش من نمی دانم چند بار بیش از چند خط. در تراز اول، تمام انرژی های حیاتی من به شدت دست به شورش زدند اعتراض به، در صورتی که اخبار، در بی احساس موجز خود را به طوری تحریک کننده، می تواند هم درست است برای من باشد. اما اگر آن را برای من نبود، برای دیگران درست بود؛ و یقین است که این دیگران از دیروز مرگ مرا در من مثل ظلم و ستم غیر قابل تحمل بود، دائمی، قریب به اتفاق ... مانند هر بلوغ محترم (عضو  «فردی از گونه انسان هوشمند ساله هجده و نوزده سال، موضوع را به هوی و هوس دلخواه از یک مسابقه کارشناسی ارشد کهcorpo معلم @؛ ویژگی آن این است که، با توجه به نظریه برگسون و جنبه های مبهم تر از نسبیت انیشتین، احتمالا با تبعات غریب ترین و سادیستی از، زادوولد قانون مورفی، برای هم بلوغ اسفبار متفاوت جریان: در کوتاه مدت، حتی نمی تواند برای respirare دریافت \"-così می گوید واژه نامه مدرسه است)؛ من گفتم، به عنوان هر بلوغ، من مه شب به ویرایش مقاله من اختصاص داده است. روشی که من به تصویب رسید برای انتخاب موضوعات ساده بود: من افراد که مهم ترین من دوست دارم را انتخاب کرد و من به دنبال همان سیاست برای ماژول های خاص، پس من آغاز شده به دنبال باند است که آنها را متحد و یک بار آنها را پیدا کرده بود من نقشه خودم داشتم در اینجا، یکی از شایعات اولین بار ظاهر شد در این لیست است من کتابدار خود کلمات پیراندلو، با اضافه شده است، در داخل پرانتز، خجالتی احتمالا اظهار تاسف شده است. و بله، در نهایت پروژه من متوجه است، و من اندازه کافی خوش شانس به ترکیب لذت و وظیفه و دوباره خواندن با بلاجیو این ماتیا پاسکال بدون نیاز به حذف سرزنش زمان به مطالعه بود. بنابراین در این مقاله من می تواند جلو نیز بگیرند (تحت عنوان تمسخر ازChi هیچ ببینید @: من تا به حال به معرفی دلیل طنز) مرحله که این رمان در شعر پیراندلو است، به عنوان آن بیان شده است، که خواهد شد به مرحله بعدی و چیزهای بی شماری برای من، همیشه جالب اما بیشتر به طور آکادمیک. در این بررسی، با این حال، من می خواهم به انجام آنچه که در بررسی من من همیشه این کار: من می خواهم این کتاب برای من بود و من به تنهایی، چه رسد به حیات، در دام ها، lanterninosofia، تفسیر و یا بهتر مناسب برای خواندن که پیشنهاد، علاوه بر اهداف آموزشی، حتی آنهایی که نمونه ای از یک dellOpera مزه آن فرد، انفرادی، مستقل و خوشمزه soggettiva.Il girgentino نمایشنامه نویس از ریش بزی سفید اشاره همواره یکی از ارکان ادبی من بوده است، و منظور من همیشه @ @ از همان ابتدا، زمانی که من هنوز یک دختر بچه بود و تعداد ریش من از کتاب از پنجاه هیچ ادامه مطلب از جمله جرونیمو Stilton. حالا اگر من به تلاش برای قرار دادن بر روی کاغذ چه من آن را به اولین خواندن من را درک کرد، نتیجه این خواهد بود پنج حرف است که شروع می شود با آن را با به پایان می رسد، اما مهم نیست، چون ©، حتی اگر من تنها یازده ساله بود و من به نظر می رسید زبان دیگر را بخوانید، حتی این کتاب نیز چیزی را به من داد. در حال حاضر، سال بعد، ضربه بشریت به خصوص قوی پاسکال، unumanità است که در درجه اول ضعف است. unumanità این است که با اخلاقی و معنوی آشکار نیست، اما این شرایط نسبتا شایع هر انسان زنده، ویژگی زمین، که این توهم را ندارد و نه © ارزانی شایستگی، که در واقع یک بار، یک بار است. ماتیا پاسکال متقاعد potersene رایگان است، و با آن نیز از آن دسته از مشکلات است که وزن پایین، همسر، مادر در قانون خود را خلاص، عزاداری برای مرگ مادر و دختر خود، زمانی که در مورد کشته شدن او را در گورا از آسیاب خود غرق زمین مشابه، Stìa، اما می روم او را زنده و لگد زدن و پرتاب در محل خود، در آن کانال، جسد یک غریبه. پاسکال آزادی خود لذت می برد، سرگردان، آیا سرگردان شهرهای بسیاری از از دست دادن حساب می بیند؛ اما در اینجا آن است، در اینجا آن بشریت است، وحش وحشی است که ماتیا کافی نیست  «forestiereÂ\" برای ایجاد، کافی نیست  «filosofoÂ\" افکار بی حس کردن و یا کلمات، آن را ایجاد، آن را تبدیل آدریانو میس، من در عشق دردناکی سقوط ، مرطوب، از شیرین ترین موجود است که وجود دارد. او با این حال زنده است، زنده است اما فوت کرد ماتیا پاسکال و آدریانو بدتر از مرده، چون © زنده اما آنها را وادار به مرگ زندگی می کنند. از یک تله فرار و پرتاب خود: تمام معایب dellesser مرده یافت شده است و هیچ یک از امتیازات او را از حضور خود همسر او، رها اما نمی تواند در نوبه خود تبدیل صفحه، لازم نیست به پرداخت مالیات می شود و بدون امکان سرقت به گزارش موضوع خودپرداز بودن خود، تقریبا خوش تیپ، بین لباس های دیگر. که بدترین کابوس از این؟ من فکر می کنم هر یک از ما تا به حال از ماتیا پاسکال خواب، برای پیدا کردن خود را د ...
مشاهده لینک اصلی
قبل از اینکه یک کتاب دیگر بخوانید (یا پایان آن را بخوانید)، قبل از دیدن یک فیلم دیگر قبل از هر کار هنری فکر کنید، خودتان را به نزدیکترین کتاب فروشی یا کتابخانه یا هر کجا که ترجیح می دهید کتاب را نگاه کنید، و پیدا کنید Pirandellos Il fu Mattia Pascal (Mattia Pascal)، که در آن شماAvvertenza sugli scrupoli della fantasia @ (A Warning on Scruples of Imagination @) را خواهید یافت. فقط چهار یا پنج صفحه را بخوانید، که در واقع بخشی از رمان نیستند و شما شروع به دیدن (شاید) کنید که هنر True است. دارای طعم و مزه است: @ quei tali signori ch، giudicando un romanzo ... ، دعوت به همکاری دعوت به عمل می آید، وظیفه ای است که می تواند در انتخابات مجلس مطرح شود، اما در انتخابات مجلس نهم، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای ملی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای اسلامی، مجلس نمایندگان quellinfinita varietà duomini capaci di commettere tutte quelle sullodate assurdità _che non hanno bisogno di parer verosimili، perchà © sono vere _. @ @ ... کسانی که آقایان که در قضاوت رمان ...، این یا آن شخصیت، این یا آن نمایندگی را محکوم کنید از حقایق و احساسات، نه به نام هنر به عنوان درست است، بلکه به نام یک انسان، که به نظر می رسد کاملا آن را می دانیم، آن گونه که واقعا وجود دارد، اما در واقع جدا از آن انواع بی نهایت از مردان و زنان که قادر به انجام همه کسانی که در بالا هستند -نفس های ذکر شده _ که به نظر نمی آیند، زیرا آنها واقعی هستند. @ (ترجمه من) آه آره، در مورد خود رمان چه؟ یک روح فلسفی به معنای زنده بودن است. خوب، من می خواستم دوباره آن را بخوانم، اما البته بیشتر ادبیات مصرف می شد ........
مشاهده لینک اصلی
اسرار هویت فردی در یک کتاب پر از دانش و طعم. من آن را دوست داشت، نوشتن و طبق آمار، من به جهت humor.Pirandello تسلیم شاهکار و من بازدید کنندگان خنده خنده صورت می گیرد؛ در واقع، من یکی از کسانی که فقط لبخند، حتی در موقعیت های خنده دار ترین و absurdas.InesquecÃvel این ماتیا پاسکال، که متولد شده است، می میرد و دو بار دوباره متولد برای تبدیل شدن به ابدی اواخر ماتیا پاسکال.
مشاهده لینک اصلی