کتاب مدار راس السرطان

اثر هنری میلر از انتشارات ققنوس - مترجم: سهیل سمی-داستان درام

هنري ميلر يكي از نويسندگان مطرح قرن بيستم است. اين كتاب براي اولين بار در سال 1934 در پاريس منتشر مي‌شود و نخستين كتابي است كه ميلر بعد از سفرش به اروپا مي‌نويسد. كتابي كه در ميان نخبگان و نويسندگان بسياري تحسين شد. هنري ميلر در اين كتاب زندگي خودش را دستمايه قرار مي‌دهد و دربارة آن مي‌نويسد. «ميلر» در آمريكا و در اوج فقر دست به كارهاي مختلفي مي‌زند. از جمله گوركني، كارگري و از همه بيشتر و مهم تر خيابانگردي.
مدار رأس السرطان ذهنيت نامه خود نوشته هنري ميلر است.


خرید کتاب مدار راس السرطان
جستجوی کتاب مدار راس السرطان در گودریدز

معرفی کتاب مدار راس السرطان از نگاه کاربران
عجیب ترین کتابی بود که تا به امروز خوانده ام از این نظر که نمیشد توقع داستانی با آغاز و پایان درست و حسابی را داشت و توصیف گوشه ای از زندگی در هم و برهم و آشفته ی میلر در پاریس آشفته و شلخته ی آن روزگار بوده و خواندن این کتاب را به هرکسی پیشنهاد نمیکنم ! اما شاید قبلا از این دست سبک نوشتاری خوانده اید (تقریبا زندگی نامه/ توصیفی در یک برهه خاص از زمان است) شاید خواندنش در زمانی که واقعا حوصله ی دقت در متن و تحمل شلوغی و پرش های نویسنده به هرکجایی و لحن بی ادبانه اش در مورد مسائل جنسی و ورود و خروج شخصیت هایی که سروته ندارند و فقط یک لحظه بودند و حضور داشتند را دارید بخوانید در غیر این صورت از نظرتان میگذرد که کتاب خوبی نمیخوانید ...

مشاهده لینک اصلی
كتابي كه هم رمان است و هم زندگي نامه است اما در واقع نميتوان آن را در هيچ كدام از اين دو دسته به طور خاص قرار داد.
هنگام خواندن كتاب نبايد انتظار داستاني داشت كه دراماتيك باشد يا ساختار مشخصي داشته باشد.
همه چيز در هم و برهم است و هنري ميلر شخصيت هايي را ناگهان وارد داستان ميكند و ناگهان آن را محو مي كند و تا آخر داستان خبري از آن نيست.
همچنين كاري كه ميلر در اين رمان ميكند اين است كه تصويري از پاريس را ارائه مي كند كه متفاوت از هر اثري است كه تاكنون در مورد پاريس و روياهاي آن خوانده ام.
پاريسي درب و داغان با مهمانخانه هاي ارزان و مشروب هاي ارزان و غذاهاي ارزان و خيابان هاي كثيف .
ترجمه ي كتاب هم نسبتا خوب بود اما خواندن كتاب حوصله و تمركز بالايي را ميطلبد.

مشاهده لینک اصلی
بنابراین، من از طریق برخی از بررسیها در حال تماشا بودم و متوجه شدم که کسی این کتاب را کاملا ناسازگار کرده است، زیرا آن \"غیرمعمول\" است. این همیشه من را خجالت می کشد زمانی که مردم قضاوت یک کتاب با توجه به قضاوت اخلاقی که آنها را در شخصیت های خود را منتقل می کند. مثل زمانی که من به بررسی جان آپدایک، خرگوش نگاه می کردم و می دیدم که او از کتاب متنفر بود چون انستروم همسرش را دو بار در کتاب گذاشت. من مثل آن بودم، آن را شخصا، خانم؛ شوهر تو نیست بسیاری از مردم آن را انجام می دهند. آنها این کتاب را نادیده می گیرند و در شخصیت های شگفت انگیز بیش از حد پنهان می شوند. من واقعا این را نفهمیدم کسی باید آن را به من توضیح دهد آیا لولیتا یک کتاب بد است چرا که درباره یک pedophile است؟ آیا نویسندگان احساس می کنند که شخصیت هایشان در مسابقه محبوبیت در ذهن خوانندگان رقابت می کنند؟ آیا ما باید فقط در مورد فرشتگان که با خوشحالی در بهشت ​​شناور میشوند، بخوانیم و چیزهای خوب را بخوانیم؟ آرنام بد و بی عدالتی - هر چه آنها به معنای واقعیت های زندگی هستند که باید توسط ادبیات تفکیک شده و توضیح داده شوند، من با اخلاق قهرمان نگران نبودم. من با توجه به فاحشه خوابیدن را نداشتم و پول او را سرقت کردم و فرار کردم. چه کسی مراقبت می کند؟ به جای آن همه نکته نوشتاری خوشمزه را نگاه کنید، همه چیز وحشتناک و عجیب یک ذهن عصبانی و درخشان و صداقت وحشیانه آن است. من نمی دانم چرا ناشران هنوز در بازاریابی این کتاب به دلیل زبان \"معروف\" و شکستن تابوهای جنسی در ادبیات اصرار می ورزند. \"این فقط در عصر زمانی اتفاق می افتد که حتی پورنوگرافی موجب چانه زدن ما می شود. زیبایی این کتاب جایی دیگر است.

مشاهده لینک اصلی
این ممکن است بزرگترین کتابی باشد که تاکنون نوشته شده است. این گذار باز نشان می دهد که: من پول ندارم، هیچ منابع، هیچ امیدی ندارم من خوشبخت ترین مرد زنده هستم یک سال پیش، شش ماه پیش، فکر کردم که من یک هنرمند بودم. من دیگر در مورد آن فکر نمی کنم من هستم. همه چیز که ادبیات بود از من افتاده است. هیچ کتابی برای نوشته شدن وجود ندارد، خدا را شکر. این پس؟ این یک کتاب نیست این خجالت، لعنت، تقصیر شخصیت است. این یک کتاب نیست، به معنای معمول کلمه. نه، این یک توهین طولانی مدت است، عجله تف در برابر هنر، یک ضربه در شلوار به خدا، مرد، سرنوشت، زمان، عشق، زیبایی ... آنچه شما خواهد شد. من می خواهم برای شما بخوانم، شاید کم کم کلید، اما من آواز خواهم خواندم. من وقتی میخواهم آواز بخوانم آواز خواهم شنید، من روی جسد کثیفم رقص خواهم گذاشت ... برای آواز خواندن، ابتدا باید دهان خود را باز کنید. شما باید یک جفت ریه داشته باشید و دانش کمی از موسیقی داشته باشید. لازم نیست که یک accordian یا یک گیتار داشته باشید. چیز اصلی این است که بخواهید آواز بخوانید. این یک آهنگ است. من آواز می خوام @

مشاهده لینک اصلی
من از طریق 150 صفحه اول پیش از تصمیم من تصمیم گرفتم که زندگی خیلی کوتاه باشد تا زمان خواندن کتابهایی را که از شما متنفر است بکاهد. شاید من به اندازه کافی هوشمندانه یا به اندازه کافی عمیق نباشد تا بتوانم یک کتاب مانند Tropic of Cancer را درک کنم، اما برای هر صفحه یک مبارزه خسته کننده بود. نویسنده کتاب های مقدمه ای باارزش ادعا می کند که هنری میلر بزرگترین نویسنده زندگی است @ (بدیهی است که نسخه ای که خوانده ام قبل از مرگ میلرز در سال 1980 منتشر شد)، اما من میلر را خسته کننده و خسته کننده می دانم. من اشتباه نگفتم، من کسی نیستم که به راحتی هر کتابی را که در 100 صفحه اول توجه من را به خود جلب کرده، کنار بگذارد. هنگامی که یک کتاب را شروع میکنم، برای من دشوار است که آن را رها کنم، عمدتا به این دلیل که باعث میشود من احساس خجالت را احساس کنم؛ اما من متوجه شدم که من عصبانی هستم، زیرا از طریق این یکی به شدت غرق شدم. من فکر کردم،Henry، برای chrissakes، به من چیزی، چیزی به چنگ زدن به اینجا! @ این است که زمانی که من تصمیم گرفتم آن زمان به رها کردن. بعضی از ظواهر یک طرح ممکن است منجر به حفظ منافع من شوند، اما من فکر نمی کنم که قصه گویی هدف نویسندگان باشد. طولانی و کوتاه از آن است - این نوع از کتاب فنجان چای من نیست.

مشاهده لینک اصلی
وابستگی به داستان من همه چیز را از دست دادم و نیاز به گوشت خام داشتم اما این چیزهای جدید بود وجدایی پیش بینی شده بود، امن و نه جسورانه، سخت و تند و تیز فکر کردم. Tropic of Cancer پاسخ بود برای سال هایی که ممنوعه در سراسر سرزمین بود. پنج کلمه کلیدی در هر صفحه. هیجان مردانه تحت فشار قرار گرفتند و تورهای پوداندا فرانسه تنها دستورالعمل خود را به عنوان خوانده شده هنری MillerJust ساخته شده من احساس عجیب و غریب و بد و بد و بد است

مشاهده لینک اصلی
تروپیک سرطان توسط نویسندگان مورد توجه قرار گرفته است. به طور خاص، جورج اورول (مقاله ای که در \"درون نهنگ\") ستایش شادی، صداقت و صداقت میلر را دارد. خوانندگان مدرن سطح شوک و ترس از نسل های گذشته را احساس نمی کنند. این کتاب تحرک بسیار مهمی است که من قبل از بیان دیدگاه خود از چندین هفته به یاد می آورم. من آن را دوست ندارم .... اوه، من اشتباه نکنم، من این را می دانم، همچنین می فهمم که نظریه فکری پرطرفدار در مورد ستایش â € œstyleâ \"مورد تحسین قرار گرفت. این سردی من را ترک می کند. این یک قیاس از یک کتاب است، اما مانند پیدا کردن یک تورم نقطه ای با سنگهای گرانبها، اگر بتوانید بر نفس خود غلبه کنید، چندین فلاش درخشندگی به شما پاداش خواهد شد. من شخصیت های انگلی مانند Tropics â € œheroâ €؛ اعمال آمورال، سوء استفاده، خودخواه، متخلف، وحشیانه زیر تحقیر، گاهی اوقات به خودآزاری مست و نابغه لحظه ای داده می شود. اگر شما در یک زندگی واقعی به نام \"میلر\" در سفر خود را به او یک اسکله گسترده، هز فقط ارزش آن نیست.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مدار راس السرطان


 کتاب در آغوش آب
 کتاب به سوی بخشش
 کتاب Night Music (Jojo Moyes 6)
 کتاب Silver Bay (Jojo Moyes 5)
 کتاب The Ship of Brides (Jojo Moyes 4)
 کتاب The Peacock Emporium (Jojo Moyes 3)