سه نام، سه داستان و سه جوان امروزی که ترجیح میدهند در زندگی اشتباه کنند تا این که اصلا زندگی نکنند. این سه رمان کوتاه، پیش از این در دو کتاب «بیلی» و «زندگیهای بهتر» از سوی ناشر فرانسوی منتشر شده بود ولی از آنجا که هر سه از لحاظ محتوایی و سبک داستانی پیوندهایی دارند، آنا گاوالدا و ناشر تصمیم گرفتند هر سه را به صورت اپیزودیک در یک کتاب بیاورند که این ترجمه، برگردانی از این نسخه است؛
خرید کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم
جستجوی کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم در گودریدز
معرفی کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم از نگاه کاربران
دنبال یک هم درد میگشتم برای روایت حال این روزهای خودم قلبم رد كتاب را گرفت ،چشمم ديدش و بی درنگ خریدمش
@ انگار که زندگی خود به کمک خودش آمده باشد@
اما انتظاراتم را برآورده نکرد
تا روایت سوم و داستان یان
سه جوان در سه داستان مجزا میخواهند انتخاب کننده ي جریان بودن ِخود باشند نه انتخاب شونده ،
اشتباه میکنند ،از نفس میفتند ،نا امید میشوند،نفس میکشند،بلند میشوند و دنبال زندگی خودشان میروند
همه و همه چون زنده اند
داستان اول ودوم به نظرم بی جان،کم عمق ،خسته كننده و پر از اضافه گويي هاي ذهن هاي آشفته بود و اعتراف ميكنم كه به شدت مقاومت كردم تا به شخصیت یان رسيدم و دقيقا كل داستانش را در شب تا صبحِ شيفت ِشب ِ شغلي كه ميخواستم براي هميشه تركش كنم ،خواندم ..
خوشحالم که بعد تحمل داستان اول و به زور پیش بردن دومی ،برای سومی کتاب را نبستم به روایت سوم چهار ستاره و به استعفاي خودم از عادت هاي كهنه و روزمرگي مزخرف
پنج ستاره ميدهم
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم
خرید کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم
جستجوی کتاب دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه کنم در گودریدز
@ انگار که زندگی خود به کمک خودش آمده باشد@
اما انتظاراتم را برآورده نکرد
تا روایت سوم و داستان یان
سه جوان در سه داستان مجزا میخواهند انتخاب کننده ي جریان بودن ِخود باشند نه انتخاب شونده ،
اشتباه میکنند ،از نفس میفتند ،نا امید میشوند،نفس میکشند،بلند میشوند و دنبال زندگی خودشان میروند
همه و همه چون زنده اند
داستان اول ودوم به نظرم بی جان،کم عمق ،خسته كننده و پر از اضافه گويي هاي ذهن هاي آشفته بود و اعتراف ميكنم كه به شدت مقاومت كردم تا به شخصیت یان رسيدم و دقيقا كل داستانش را در شب تا صبحِ شيفت ِشب ِ شغلي كه ميخواستم براي هميشه تركش كنم ،خواندم ..
خوشحالم که بعد تحمل داستان اول و به زور پیش بردن دومی ،برای سومی کتاب را نبستم به روایت سوم چهار ستاره و به استعفاي خودم از عادت هاي كهنه و روزمرگي مزخرف
پنج ستاره ميدهم
مشاهده لینک اصلی