کتاب حاضر نمونه‌ی کامل اثری است که چندگونگی و انقطاع و آشوب رمان مدرن را به نمایش می‌گذارد و در آن از ساختار هرمی رمان کلاسیک خبری نیست. با ابن همه، تربیت احساسات همواره اثری عاطفی و شخصی تلقی شده که درآن مضمون احساسات با شرح رویدادهای تاریخی در هم می‌آمیزد، کتابی که در وصف امید باختگی‌ها و دلسردی‌هایی فردی و نیز در توضیح یاس و انحطاطی اجتماعی در پی زوال توهم‌هایی که انگیزه تکان‌های انقلابی بود.
خرید کتاب تربیت احساسات
جستجوی کتاب تربیت احساسات در گودریدز
معرفی کتاب تربیت احساسات از نگاه کاربران
فلوبر در یک نامه در 1852 به لوییز کوله می نویسد:
@دوست دارم کتابي بنويسم درباره هيچ، کتابي که بر هيچ چيز بيروني که خارج از خود باشد دلالت نکند، کتابي که بتواند به نيروي دروني سبکش، روي پاي خودش بايستد، درست بدان گونه که کره زمين بي هيچ تکيه گاهي خود را در فضا نگاه دارد... کتابی بی‌هیچ وابستگی به دنیای بیرون، کتابی که به یمن نیروی درونی سبکش، قائم به ذات باشد، همچنان که زمین خود را در خلاء فضا نگه می‌دارد و از هر پایه‌ای بی‌نیاز است، کتابی که کم‌وبیش هیچ موضوعی ندارد، یا دست‌کم موضوع آن نادیدنی است، البته اگر چنین چیزی ممکن باشد...هم از اين رو است که مي گوييم نه موضوع خوب وجود دارد و نه موضوع بد.» «ديگري» يا همان «تکيه گاه» مساله اخلاق است. «اخلاقي» زندگي کردن يعني زندگي مطابق معياري که «ديگري» تعيين مي کند. اين «ديگري» مي تواند ايده ها، اسطوره ها، باورها، جامعه يا حتي منافع معين يک طبقه و... باشد. علاوه بر آن در اخلاق «خوب» يا «بد» يا به عبارت دقيق تر خير و شر وجود دارد و نه برحسب آنچه فرد را خوش آيد يا خوش نيايد. ولي من مي خواهم کتابي بنويسم درباره هيچ که بدون هيچ گونه تکيه گاهي خود را در فضا نگاه دارد، يعني به خود و باورهاي خود و نيروي دروني اش(و نه ديگري) متکي باشد. بنابراين من پيشاپيش قصد نوشتن کتابي را کرده ام که مطابق تعريف گفته شده نمي تواند اخلاقي باشد زيرا به «خود» متکي است و هم از اين رو است که خود نيز بر اين مساله صحه مي گذارم که نه موضوع خوبي وجود دارد و نه موضوع بدي. کل ادبياتي که حاوي درس اخلاقي است، ذاتاً و اساساً کاذب است، از همان لحظه يي که اثبات مي کني، دروغ مي گويي. اول و آخر را خدا مي داند، انسان از وسط خبر دارد هنر مثل خدا بايد در بيکران معلق باشد، در خود کامل باشد، مستقل از خالقش باشد.@
هر چند هنگام نوشتن این نامه،فلوبر سرگرم نگارش مادام بوواری بوده ، اما به نظر می‌رسد که در نهایت در @تربیت احساسات@ است که تا اندازه به این خواسته خود می رسد و یک رمان مینویسد که می توان گفت موضوع ندارد، یا البته درست تر است که بگویم یک رمان نوشته که موضوع آن نادیدنیست. در مادام بوواری آنچنان که یوسا در عیش مدام می نویسد موضوع کتاب بسیار روشناست. اما فلوبر در تربیت احساسات موفق میشود تا در نهایت یک موضوع را بهانه چیزی بکند که در واقع می‌خواهد درباره آن حرف بزند. در مادام بوواری، @اما بوواری@ کاراکتر اصلی داستان است و تمام اتفاقها و حادثه ها و حتا تفسیرها ، ارتباط با او میشود و به او باز می گردد، اما در تربیت احساسات اینچنین نیست، چرا که @فردریک مورو@ هراندازه هم که کاراکتر اصلی داستان باشد، به هیچ وجه آن جایگاه را ندارد که @اما @ در مادام بوواری دارد. درواقع @فردریک مورو@ بیشتر یک بهانه است برای مشاهده اتفاقها و جریانهایی که در حاشیه زندگی فردریک در جریان هست در حالی که در مادام بوواری هر آنچه که اتفاق می‌افتد پیرامون کاراکتر اصلی هست و به او باز میگردد. بنابراین می توان گفت در تربیت احساسات هست که فلوبر موفق میشود برای اولین دفعه موضوع اصلی خود را به شیوه جدید روایت کند، آن را در میان کاراکتر فردریک مورو پنهان کند و در نهایت آنچنان که خود می گوید،یک رمان بنویسد که @قائم به ذات@ باشد.
@تربیت احساساتی@ یا آنچنان که @مهدی سحابی@ آنرا @تربیت احساسات@ به فارسی برگردان کرده ، داستان @تربیت سانتی‌مانتال@ یا @تربیت احساساتی@ نسل و جامعه از فرانسه را نشان می‌دهد که خواسته‌ها و اهداف راستین خود را فراموش کرده و درگیر احساسات خود شده و چشمان خود را بر واقعیت کشور خود بسته است.
تربیت احساسات داستان زندگی @فردریک مورو@ یک جوان احساساتی هست که به طور اتفاق با خانواده آقای @ژاک آرنو@ آشنا میشود و دلباخته خانم آرنو می شود. @فردریک@ که در ابتدای رمان یک جوان بامصمم، با اراده و با آرزوهای بزرگ تصویر شده است، کم‌کم از خواسته‌های خود دست می‌کشد و درگیر ماجراها و احساست که با خانم آرنو دارد، تمام آنها را فراموش میکند. در نهایت، فردریک که پیش از این به تحصیلات دانشگاهی خود در رشته حقوق و همچنین نویسندگی علاقه‌ی زیادی داشته است و حتا همیشه می‌خواسته وزیر بشود، به هیچ‌کدام از آرزوها و خواسته‌های گذشته خود نمی‌رسد و زندگی او تمام در راه احساسات می رود. در همان حال، یعنی در همان سال‌هایی که فردریک درگیر احساسات با ا خانم آرنو است، فرانسه تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی مهمی را پشت سر می‌گذارد اما فردریک که به دلیل درگیری احساسی خود از تمام این جریانها به‌دور است، تنها مشاهده کننده آنها هست و هیچ دخالت در سونوشت سیاسی و اجتماعی کشور خود ندارد. فرانسه در سال‌هایی که بخش بیشتری از تربیت احساسات در آن سال‌ها روایت میشود، در گیر جنبش‌ها و شورش‌های انقلابی هست. انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه در همین موقع اتفاق می شود و در این میان شورش‌های زیاد در پاریس در جریان است و در نهایت پادشاهی لویی فیلیپ پایان میشود و @جمهوری دوم@ فرانسه برقرار میشود.
@امیل زولا@ در باره این رمان گفته است :@ تمامی آثار قبل و بعد از این رمان دربرابر واقعیت گرایی آن ، بیش از یک اپرای تراژیک نیست !@
مشاهده لینک اصلی
دوستانِ گرانقدر، من این کتاب را با نامِ @آموزهٔ سهش ها@ یا @آموزش عاطفی@ میشناسم.. ولی آنچه برجسته است این است که هدفِ اصلی <گوستاو فلوبر> از نوشتنِ این کتاب، بیانِ احساساتِ بسیار زیادِ فرانسوی ها و همچنین برآیند ها و پی آمدهایِ شکستِ عشقی میباشد.... فلوبر چیزی در حدودِ هفت سال از عمرِ خویش را پایِ نوشتنِ این رمان نهاد
-------------------------------------------
شخصیتِ اصلی داستان، جوانی به نامِ <فردریک مُورو> میباشد.. فردریک در سالِ 1840 میلادی همراه با مادرِ خود به شهرِ @نوژان سور سن@ سفر کرده و در آنجا با زنی زیبارو به نامِ <خانم آرنو> آشنا میشود.. در همان نگاه نخست، یک دل نه صد دل، عاشق و دلباختهٔ این زن میشود.. ولی مشکل آنجاست که او شوهر کرده است
فردریک با داغی که بر دل دارد به پاریس باز میگردد، ولی نمیتواند عشقِ به <خانمِ آرنو> را فراموش کند... ناامیدی و سبُک سری در زندگیِ او موج میزند... تمامِ وقتش را بر گشت و گذار و رفت و آمد با دانشجویان و بازاریان و هنرمندان میگذراند... او در زندگیِ خویش معشوقه هایی دارد که از نظر سنی از او بزرگتر هستند.. <خانم دامبروز> که زنی ثروتمند است و <خانم رزانت> که تمام وقتش را در آتلیه و نمایشگاه ها سپری میکند... جالب است بدانید که از برخی جهات شخصیتِ فردریک شبیه به شخصیتِ نویسندهٔ کتاب است... <گوستاو فلوبر> نیز در جوانی سه معشوقه داشت که همگی از نظر سنی از او بزرگتر بودند
فردریک با شوهرِ خانمِ آرنو آشنا میشود... او مردی خوش گذران و خیانتکار و هوس ران است و شغلش خرید و فروشِ تابلوهایِ نقاشی میباشد و با زنهای زیادی در نمایشگاه ها آشنا شده است... رزانت نیز معشوقهٔ او بوده است و سپس با فردریک آشنا میشود... فردریک افسوس میخورد که چرا مردی با خانم آرنو است که سپاسدارِ این زن نمیباشد و چرا نباید او به جایِ آن مردِ هوس باز، با خانمِ آرنو زندگی کند
فردریک پس از مدتی از همه چیز و همه کس دلزده میشود و رابطه اش را با زن ها نیز قطع کرده و حتی با <لوئیز> که او را میپرستد و با او قصدِ ازدواج دارد نیز قطع رابطه میکند
در سالِ 1848 میلادی، شورش و انقلاب سراسر فرانسه را زیر و رو کرده است.. دوستانِ فردریک همچون <سرنال> در این شورش ها شرکت میکنند. ولی فردریک هیچگونه علاقه ای به این کارها نشان نمیدهد و خود را از دوستانِ انقلابیِ خویش جدا میکند.... در همان روزها به طور اتفاقی با خانمِ آرنو، برخورد میکند... ولی هرکاری میکند نمیتواند به او بگوید که تا چه اندازه دیوانه وار دلباختهٔ او میباشد... او به جایی رسیده است که دیگر برایِ رسیدنِ به آرزوهایش هیچ تلاشی نمیکند
سرانجامِ آن انقلاب و شورش ها، پایانِ حکومتِ <لویی فلیپ> و آغازِ جمهوری دومِ فرانسه است... فردریک نسبت به سرنوشتِ سرزمینش و هیجاناتِ انقلاب بی تفاوت است
بیست و هفت سال از نخستین دیدارِ او با خانمِ آرنو میگذرد... فردریک به همان شهری که دلدادگی اش از آنجا آغاز شده، باز میگردد و داستانِ زندگی اش و آن عشقِ نافرجام و غم انگیز را برایِ دوستش <دلوریه> بازگو میکند
--------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در جهتِ شناختِ این کتاب، کافی و مفید بوده باشه
<پیروزباشید و ایرانی>
مشاهده لینک اصلی
تمام شده. چه دستاوردی نوشتن آن، خواندن آن نیست من شگفتزده می شوم که او یک کتاب را با هیچ شخصیتی نوشته است که می تواند یک همدردی داشته باشد و در عین حال به نحوی از آنجا نشسته ایم که مراقب آنچه رخ می دهد. من منظورم واقعا مراقبت از خواندن از طریق مراقبت از صبحانه است. من به Gatsby بزرگ فکر هنگامی که نیک به جی @ Theyre جمعیت فاسد می گوید ... شما ارزش تمام دسته لعنتی را با هم. @ و چیزی نیست که کار کتاب، که کسی است که از مراقبت ما ارزشمند است. اما در اینجا شخصیتی وجود ندارد که داستان را بفروشد و با این حال، حتی اگر حتی بدون استثنایی فاسد شود، هنوز فلوبر به شما احتیاج دارد. شگفت انگیز است و سپس دوباره، من را شگفت زده که کتاب یک کامال کامل است - بقیه اینجا ..... http: //alittleteaalittlechat.wordpres ...
مشاهده لینک اصلی
این اغلب به عنوان «رمان برای پایان دادن به همه رمانها» توصیف می شود و من می فهمم که چرا وقتی شما خواندن آن را به شما می گویید اغلب â € œ اگر این چیزی است که رمان ها مانند من هرگز خواندن یکی دیگر در کل زندگی من. از حدود 50 صفحه تا زمانی که من متوقف شد، من این فانتزی های قوی bibliocidal بود. من فکر کردم - شاید من این را به طور تصادفی در اتوبوس به کار بگذارم. اما فراموش کردم آن را فراموش کنم، مانند آهنگ این کشور. سپس من فکر کردم - شاید یک ستون از مورچه های ارتش آن را خنثی کند، به طوری که نه مرغ باقی می ماند. اما مورچه های ارتش هرگز در ناتینگهام دیده نمی شوند، فقط تنوع دوستانه ای که روز خوبی را به شما پیشنهاد می کنند، همانطور که آنها می گذارند. من سعی کردم که کپی خود را به آکسفام اهدا کنم، اما دستیار فروشگاه، وقتی که عنوان را دیدم خیلی پراکنده بود، احتیاجی به فکر کردن به او نداشتم و گفتم که نمی توانم این عنوان را قبول کنم. وقتی پرسیدم چرا او مرا به مراحل استاندارد آکسفام مراجعه کرد، چیزی درباره سلامتی و ایمنی، که البته شامل سلامت روانی است. آنها در سال های گذشته کپی های آموزش عاطفی را قبول کرده بودند، اما حوادثی بوده اند و اکنون تمام مغازه ها به صراحت هشدار داده نشده اند. من می بینم که بسیاری از دوستان گران محترم من، بزرگترین چهار و پنج ستاره را به این رمان تحویل می دهند و آن را به عنوان درخشان کمیک توصیف می کنند. من در چکمه هایم لرزیدم تا زمانی که متوجه شدم که هیچکس جز هنری جیمز در کنار من نبود. در اینجا نظر او در نظر گرفته شده است: در اینجا فرم و روش همانند درMadame Bovary @؛ مهارت های مورد مطالعه، علم، انباشت مواد، حتی بیشتر قابل توجه هستند؛ اما کتاب در یک کلمه یک مرده است. Madame Bovary @ خود به خودی و صادق بود؛ اما خواندن جانشین آن، به معنای دقیق تر، مانند خمیر خاکستر و خاک اره است. Sentimentale LEducation دقیقا و به شدت خسته کننده است. این رمان باید جذابیت خاصی داشته باشد، به نظر ما اصول ابتدایی ترین است، و هیچ جذابیت بیشتری در این آثار وحشتناک به یک ایده خائن وجود ندارد از آنجایی که علاقه به پشته گرانشی وجود دارد. با این حال، چیزی که هنری جیمز را متوجه شدم متوجه نشوید و کاملا احساس خجالت نکنید. این این است که بخش اصلی طرح تعليم و تربیت نزدیك تقریبا مشابه طرح شامپو، فیلم وارن بیتی از سال 1975 است كه من فقط در هفته گذشته دیدم كه تازه در حافظه من بود. در شامپو، جکی جورج دختر دوست دختر سابق خود را دوست پسر Lester ثروتمند، که همسرش Felicia یکی از بهترین مشتریان جورجیا است. طبیعتا جورج فلیسیا را به عنوان مخالف به نظر نمی رسد و چون او در جاهایی که در محافل اجتماعی حرکت می کند، به جکی می رود، متوجه می شود که او هرگز نمی خواست با او شکسته شود، او همچنان شروع به خفه کردن جکی نیز می کند. پس صحنه واقعا تکان دهنده ای می آید - دختر لستر که حدس می زد تقریبا 16 ساله است یا به همین ترتیب به جورج می آید که از Felicia بازدید کند. و او توسط هیچ کس دیگر از Carrie فیشر 19 ساله، دو سال قبل از شاهزاده لایا. شوخی بود. به همین ترتیب Frederic، مدرسه پرطرفدار جوان در جهان، به دنبال تربیت احساساتی است، می خواهد همسر موصیور آرنو، ناشر را از بین ببرد. و در نهایت این مرد فردریک را به معشوقه خود یعنی رزین معرفی می کند که از آن خسته شده است، ایده این است که فردریک او را تحمل خواهد کرد، من فکر می کنم که آنها در آن روزها به کار خود ادامه دادند، زیرا آنها Tinder را نداشتند. بنابراین فردریک تقریبا همسرش را دوست دارد و در عین حال همسر معشوقه اش را تقلید می کند. درست مانند شامپو، به جز اینکه جورج آرایشگر خیلی کمتر مریض بود. همچنین در آموزش و پرورش شامپو و احساساتی این صحنه های بسیار طولانی و خسته کننده وجود دارد که من فکر می کنم این اثر تا حدودی از لحاظ اجتماعی ترسناک است. من هیچ ارتباطی ستاره ای خاص در آموزش عاطفی را متوجه نشدم، اما هنری جیمز نیز چنین نکرد. اگر من تا به حال گروگان گرفته نشده ام و این تنها مواد خواندن موجود در سیاه چال غرق در موش است، پس من قطعا این را تمام خواهد کرد.
مشاهده لینک اصلی
همانطور که در مورد مادام Bovary بود، که اخیرا خواندم، این کتاب خواستار نظر من در هنگام خواندن است، بنابراین در نقلقول های زیادی از نقل قول ها و نقل قول ها نقل مکان کردم. در حالی که برای تصاویر برای این به روز رسانی ها را جستجو می کردم، بین داستان فریحه فلوبر در اواسط قرن نوزدهم و کارتون Honorà © Daumier برای روزنامه های چاپ شده فرانسه که از همان دوره است. پیدا کردن بسیاری از جفت های سرگرم کننده بین صحنه ها در کتاب و تصاویر Daumierâ € ™ ثانیه خواندن این کتاب لذت دو برابر شده است. و از زمان آن زمان مشغول از سال، من قصد دارم برخی از این به روز رسانی را به بررسی برخی از - به اتهامات از شما آن ها را قبلا دیده اید. در سال های دهه 1840 میلادی مجموعه ای از احساسات و دلنوشته ها مطرح می شود و تحولات سیاسی آن سال ها به طور مداوم ارجاع داده می شود - هرچند آنها به همان اندازه که ممکن است بر روی شخصیت اصلی Frà © dà © ric Moreau آسیب نبینند. Frà © © داکا یک دانشجوی حقوق است که مایل است یک نویسنده باشد، اما او به راحتی نمی تواند تحصیل یا نوشتن را انجام دهد، بنابراین او زندگی دانشجویی معمولی، خوابیدن، خوردن و نوشیدن را هدایت می کند و لذت بردن از کارتون های روزنامه Charivari: Frà © © dà © ric avala un verre de rhum، puis و verre de kirsch، puis و verre de curaçao، puis diffà © rents grogs، frondes que chauds. مجله ای را برایتان بفرستید il tesina، jusque dans les grains du papier، la caricature du Charivari؛ دوستان و همکارانش هر چند وقت یک بار در مورد هر جزئیات کارتون ها و آگهی ها در Charivari صرف می کنند، اما او در حال آماده سازی شورش است که در نهایت شاه لویی فیلیپ را تخریب می کند. 1848. Frà © dà © ric خود انقلابی نیست، در حقیقت hes مطمئن نیست که او هنوز چه کسی است. دوستان نادانش هم نمیدانند و همواره تلاش خود را برای کشف کردن او در مسیرهای مختلف انجام میدهند. Frà © deric نیز دارای دوستان زنانه است و یکی از آنها بسیار شبیه مادام Bovary، از بالای تیرهای تاریک خود است که به شکل دوست داشتنی اووال چهره را به پا از بوت کوچک خود را طراحی کرده است. این مادام Bovary به طور یکسان نام مادام Arnoux نامیده می شود، و او به تدریج علاقه عشق به زندگی Frà © deric را، هر چند او در پس زمینه داستان خود نگه می دارد. و اگر چه یک همسر وفادار به M. Arnoux وجود دارد، او هر بار که به یک صحنه غرق شد، به من یادآوری کرد، به خصوص هنگامی که آن را یک سوال از bottines خود بود؛ فلوبر و Frà © dà © ric به نظر می رسد چیزی در مورد پودر چرم باریک باریک از زیر گسترده از کری نینول. و از آنجایی که Frà © dà © ric تا الان کارکاتورهای Charivari را خیلی مطالعه کرده بود، من نیز به مطالعه آن ها پرداختم، به ویژه آنهایی که توسط Honorà © Daumier، و این که چگونه من در بسیاری از مواجهه بین سناریوهای فلوبر و طرح های Daumiers. هنگامی که Fà © Dà © ric همراه Madame Arnoux در سفر های خرید خود را، آن را سخت به تصور صحنه مانند این، به ویژه از Fà © © دا © RIC چنین شخصیت بسیار انعطاف پذیر است: (متن در زیر طرح Daumiers می گوید که از زنان در حال حاضر پوشیدن دامن های ساخته شده از فولاد، مردان باید از لاستیک ساخته شوند تا بازوی خود را در خیابان باز کنند!) Daumier قصد دارد خنده دار باشد، و شما ممکن است استدلال کنید که فلوبر بسیار جدی است. اما حتی زمانی که فلوبر توصیف چیزی به طور بالقوه آرام و یا جدی، او باعث می شود من خنده. بنابراین وقتی این توصیف از نوع کورکسی های پیچیده ای را که در جامعه مودبانه ساخته شده است، می توانم مطابق با گذشت دیگری با کارتونی دیگر Daumier بیاورم: Les invità © s arrivaient؛ من واقعا معتقدم که فلوبر خودش قبل از نوشتن صحنه های خاصی، کارتون های Daumiers را مطالعه کرده بود؛ زیرا آنها فقط با یکدیگر همخوانی می کردند خوب. یکی از دوستان Frà © Dà © © RICS دست کم از دوستانش با یک سخنرانی عجیب و غریب در مورد یک نویسنده فرانسوی به نام La Bruyère، که به خاطر کتاب Les Caractères شناخته می شود، در حال گذراندن یک ورقه غضب (coq de bruyère) به دوستان خود را در جدول: il tenta même un calembour، car il dit، comme on passait un coq de bruyère، @ Voilà le meilleur des caractères de bruyère @! البته، Daumier فقط اتفاق می افتد که یک کارتون شوخ طبعانه در مورد grouse: در همان شام، Wit توهین یکی از Frà © © Dà © RICS دوستان زن، و چیزی که او می داند، Fà © © Dà © RIC درگیر در دوئل - یکی از جالب ترین صحنه های این کتاب است. همانطور که دوئل شروع به کار می کند، کسی به ایستادن فریاد می کند و عصبانیت، فکر می کند پلیس است، از ترس و خراش رد می شود و پس از آن دوئل رها می شود، زیرا خون ریخته شده است. حسی داومی چنین صحنه ای ؟ اما البته! بیشتر به دنبال همبستگی بین صحنه های Flauberts و Daumiers بودم، هرچه بیشتر پیدا کردم. به عنوان مثال، برای مثال، جایی که Frà © deric یک جمعیت در مقابل نقاشی از یک زن جوان است که کمی درگیر شده است و متوجه می شود که نقاشی نام خود را زیر آن، F Mierau - به عنوان صاحب هر دو نقاشی و خانم، این معنی است! و hes حتی Rosanettes عاشق هنوز رتبهدهی نشده است! به نظر می رسد عوارض جانبی او را دنبال کنید! Daumier just happens ...
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** Sentimentale LEducation به خوبی شناخته شده است که یکی از کتابهای مورد علاقه وودی آلن است، و آن را به بررسی یکی از موضوعات مورد علاقه Allens. این که زندگی یک تراژدی یا یک کمدی است، به زیبایی های ظریف مو مربوط است. ملیندا و ملیندا احتمالا واضحترین مثال است: چشم انداز به طور مداوم و به طرز گیج کننده، بین کمدی و فاجعه پشت و روانه می شود. کمی بعد، او این ایده را به روش قانع کننده تر، به عنوان جفت مربوط به مسابقه نقطه (تراژدی) و Scoop (کمدی)، دوباره تکرار کرد. در همان روحیه، یک جفت بررسی شده مرتبط است. من ابتدا تراژدی را نوشتم، اما بعد احساس کردم که واقعا لازم بود آن را با یک نسخه کمیک ببندم. ________________________ بازنگری تراژیک هاملت، بیشتر حرف بزن: چشم های من را به روح من تبدیل می کنی؛ و من چنین نقاط سیاه و قهوه ای را می بینم ترک آنها را تمیز می کند.آنها می ترسند که آن را دقیقا یک ساحل سرگرم کننده خواند. اگر LEEDITION Sentimentale به شما احساس ناخوشایندی نداشته باشد، شما یک فرد قابل توجهی امن یا تصمیم گرفتید قبل از رسیدن به پایان کار خود را ترک کنید. و فلوبر کار خوبی را برای شما انجام می دهد: برای صد صفحات یا بیشتر، احساس می کردم یکی از آن کتاب هایی بود که هیچ اتفاقی نیفتاده بود، و تا زمانی که نیمه راه نبود، واقعا شروع کردم به احساس بی رحم هز خوب است. بر روی سطح، آن را غیر قابل علاج، به جز پروزه دوست داشتنی. Fà © © Dà © RIC یک مرد جوان احمق و کم عمق در سال 1840 فرانسه است. پس از اتفاقی که در یک قایق اتفاق می افتد، شور و شوق مادرش را درک می کند. آرنو، یک زن متاهل زیبا. او موفق می شود خود را به دایره اجتماعی همسران خود برساند و با او دوستانه می شود. بعد از مدتی، M. Arnoux اعتماد جوان Frà © دایره به اندازه کافی است که او او را به معشوقه خود را، Roseanette جذاب و پراکنده است. Fà © Dà © RIC سقوط برای او نیز، و پس از آن زندگی عاشقانه خود را حتی پیچیده تر می شود. من سعی می کنم که از هر نوع اسپویلر بیشتر بکاهم، اما فکر کردم باید متقاعدش کنم که قطعا کتابی نیست که در آن هیچ اتفاقی رخ دهد: همانطور که در Madame Bovary و SalammbÃ، جنس و خشونت فراوان وجود دارد. پس، آنقدر نگران کننده است؟ یکی از راه های توضیح دادن این است که با دو رمان دیگر که مدت ها بعد از آن نوشته شده بود، مقایسه شود و قطعا، حداقل تا حدی، از آن الهام گرفته شده بود. Marcel در Prousts Le CÃ'Tà © de Guermantes به عنوان Duchesse de Guermantes وسواس می شود، زیرا Fà © Dà © ric با Mme. Arnoux، اما در پایان رمان hes بیش از او بیش از؛ ما یک گزارش دقیق از چگونگی جذابیت او را به تدریج از بین می برد، به طوری که او در نهایت می تواند او را به طور عینی نگاه کنید. ناامید کننده است اما بسیار منطقی است. و در Maupassants Bel-Ami، ژرژ Duroy هوشمندانه سوء استفاده از سری معشوقه خود را برای تبدیل شدن به غنی و موفق؛ این بار، شما در مورد چگونگی سردی او شوکه شده اید، اما همچنین منطقی است. من چندین بار فکر کردم که Frà © dà © ric قصد دارد یکی از این مسیرها را بگیرد؛ او نمی کند قدرت فوقالعاده رمانها در ذهن اوست که در میان زنان مختلف درگیر می شود و نشان می دهد که چگونه به سادگی توانایی هرگونه تفکر منطقی را ندارد. او با ایکس، و فلوریدا با عادت معمول خود را نشان می دهد که چگونه با عشقتان عاشق او است. سپس، چند صفحه بعد، با Y صحبت می شود، و اعتراضات خود را نسبت به مظلوم ابدی، به عنوان منافقانه نمی بینند: خیلی بدتر، آنها صادقانه هستند! و، در فصل بعد، با Z ... خوب، شما تصویر می کنید. این وحشتناک به خوبی انجام می شود. در وسط این همه، انقلاب 1848 از بین می رود. (به هر حال: اگر شما در مورد تاریخ فرانسه به عنوان من نادان باشید، من به شدت توصیه می کنم یک نسخه حاشیه نویسی را دریافت کنید. فلوبر فرض می کند که این داستان را قبلا می دانید و به افراد و حوادث اشاره می کند که هرگز از آن خبر ندارند - من به انتصاب ها کوبیدم مثل من خواندن Infinite Jest). من برای یک لحظه متوجه شدم که سیاست با موضوع اصلی چه ارتباطی دارد. افسوس، که به سرعت در حال روشن شدن است. مانند قهرمان سمبل سری سری خرگوش، Frà © © DICARIC است قانون اساسی قادر به دیدن گذشته از پایان دیک خود را. این حقیقت که فرانسه فرصت یک ساله برای ایجاد یک دولت عادلانه و دموکراتیک به طور کامل از او فرار کرده است، داده شده است. یک دنباله ای باشکوه وجود دارد که یک رخداد بزرگ رخ داده است و مردم در خیابان ها یکدیگر را تیراندازی می کنند؛ همه Fà © © Dà © RIC می تواند در مورد فکر می کند این واقعیت است که هس از دست رفته یک تاریخ مهم با یکی از عزیزان خود را. من به شدت از صحنه نزدیک به آغاز شاون مرده ها یاد می شد، جایی که شان، که توسط دوست دخترش رها شده بود، به خانه خیره شد و در حالی که به نوعی مدیریت متوجه نشد که لندن توسط زامبی های خوردن گوشت مورد حمله قرار گرفته است. شما جمع آوری می کند که LEducation Sentimentale دیدگاه مثبت و شایسته ای از طبیعت انسانی را نشان نمی دهد. اگر فقط آن را زشت یا شتابزده نوشته شده است، می توان آن را رد کرد. اما نه: همانطور که همیشه با فلوبر، دقت و تمرین خواندن آن بسیار لذت بخش است. خیلی وقته، حتی خنده داره گاهی اوقات می خواهید آن را در سراسر اتاق بچرخانید؛ اغلب، شما با یک لبخند کلاسیک واکنش نشان می دهید. هس شوخ و سرگرم کننده من با نقل قول از هملت شروع کردم، مسلما یکی از ...
مشاهده لینک اصلی
هیجان انگیز خسته کننده از طریق دنیای کوچکی از زن و شوهر سوسیالیست Frà © Dà © ric، یا برای 300 صفحه اول، حداقل \"زن خجالت زده Socialite Frà © © دا. از آنجایی که فری داکار نمی تواند با همسرش آرنوکس و همسرش آرنوکس، معشوقه خود، این ناامیدی ناشی از وجود او است که در آن از پول، جامعه و عشق. در مقابل حوادث قیام 1848 پاریس این رمان با عظمت توصیفی، تفسیر سیاسی و خشونت، انرژی کمیک و بی نظیر مثلث و مثلث HMS Hefner در برمودا روبرو می شود. یک کلاسیک که لذت می برد، خسته کننده، سرگرم کننده و در حد مساوی می کند \"چه چیزی می تواند برای شما بپرسد؟\" ارتباط جنسی؟ خوب، هیچ جنسیتی وجود ندارد. شما در مورد مغز صحبت می کنید، شما انجام می دهید. دوش آب سرد گرفتن.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تربیت احساسات
خرید کتاب تربیت احساسات
جستجوی کتاب تربیت احساسات در گودریدز
@دوست دارم کتابي بنويسم درباره هيچ، کتابي که بر هيچ چيز بيروني که خارج از خود باشد دلالت نکند، کتابي که بتواند به نيروي دروني سبکش، روي پاي خودش بايستد، درست بدان گونه که کره زمين بي هيچ تکيه گاهي خود را در فضا نگاه دارد... کتابی بی‌هیچ وابستگی به دنیای بیرون، کتابی که به یمن نیروی درونی سبکش، قائم به ذات باشد، همچنان که زمین خود را در خلاء فضا نگه می‌دارد و از هر پایه‌ای بی‌نیاز است، کتابی که کم‌وبیش هیچ موضوعی ندارد، یا دست‌کم موضوع آن نادیدنی است، البته اگر چنین چیزی ممکن باشد...هم از اين رو است که مي گوييم نه موضوع خوب وجود دارد و نه موضوع بد.» «ديگري» يا همان «تکيه گاه» مساله اخلاق است. «اخلاقي» زندگي کردن يعني زندگي مطابق معياري که «ديگري» تعيين مي کند. اين «ديگري» مي تواند ايده ها، اسطوره ها، باورها، جامعه يا حتي منافع معين يک طبقه و... باشد. علاوه بر آن در اخلاق «خوب» يا «بد» يا به عبارت دقيق تر خير و شر وجود دارد و نه برحسب آنچه فرد را خوش آيد يا خوش نيايد. ولي من مي خواهم کتابي بنويسم درباره هيچ که بدون هيچ گونه تکيه گاهي خود را در فضا نگاه دارد، يعني به خود و باورهاي خود و نيروي دروني اش(و نه ديگري) متکي باشد. بنابراين من پيشاپيش قصد نوشتن کتابي را کرده ام که مطابق تعريف گفته شده نمي تواند اخلاقي باشد زيرا به «خود» متکي است و هم از اين رو است که خود نيز بر اين مساله صحه مي گذارم که نه موضوع خوبي وجود دارد و نه موضوع بدي. کل ادبياتي که حاوي درس اخلاقي است، ذاتاً و اساساً کاذب است، از همان لحظه يي که اثبات مي کني، دروغ مي گويي. اول و آخر را خدا مي داند، انسان از وسط خبر دارد هنر مثل خدا بايد در بيکران معلق باشد، در خود کامل باشد، مستقل از خالقش باشد.@
هر چند هنگام نوشتن این نامه،فلوبر سرگرم نگارش مادام بوواری بوده ، اما به نظر می‌رسد که در نهایت در @تربیت احساسات@ است که تا اندازه به این خواسته خود می رسد و یک رمان مینویسد که می توان گفت موضوع ندارد، یا البته درست تر است که بگویم یک رمان نوشته که موضوع آن نادیدنیست. در مادام بوواری آنچنان که یوسا در عیش مدام می نویسد موضوع کتاب بسیار روشناست. اما فلوبر در تربیت احساسات موفق میشود تا در نهایت یک موضوع را بهانه چیزی بکند که در واقع می‌خواهد درباره آن حرف بزند. در مادام بوواری، @اما بوواری@ کاراکتر اصلی داستان است و تمام اتفاقها و حادثه ها و حتا تفسیرها ، ارتباط با او میشود و به او باز می گردد، اما در تربیت احساسات اینچنین نیست، چرا که @فردریک مورو@ هراندازه هم که کاراکتر اصلی داستان باشد، به هیچ وجه آن جایگاه را ندارد که @اما @ در مادام بوواری دارد. درواقع @فردریک مورو@ بیشتر یک بهانه است برای مشاهده اتفاقها و جریانهایی که در حاشیه زندگی فردریک در جریان هست در حالی که در مادام بوواری هر آنچه که اتفاق می‌افتد پیرامون کاراکتر اصلی هست و به او باز میگردد. بنابراین می توان گفت در تربیت احساسات هست که فلوبر موفق میشود برای اولین دفعه موضوع اصلی خود را به شیوه جدید روایت کند، آن را در میان کاراکتر فردریک مورو پنهان کند و در نهایت آنچنان که خود می گوید،یک رمان بنویسد که @قائم به ذات@ باشد.
@تربیت احساساتی@ یا آنچنان که @مهدی سحابی@ آنرا @تربیت احساسات@ به فارسی برگردان کرده ، داستان @تربیت سانتی‌مانتال@ یا @تربیت احساساتی@ نسل و جامعه از فرانسه را نشان می‌دهد که خواسته‌ها و اهداف راستین خود را فراموش کرده و درگیر احساسات خود شده و چشمان خود را بر واقعیت کشور خود بسته است.
تربیت احساسات داستان زندگی @فردریک مورو@ یک جوان احساساتی هست که به طور اتفاق با خانواده آقای @ژاک آرنو@ آشنا میشود و دلباخته خانم آرنو می شود. @فردریک@ که در ابتدای رمان یک جوان بامصمم، با اراده و با آرزوهای بزرگ تصویر شده است، کم‌کم از خواسته‌های خود دست می‌کشد و درگیر ماجراها و احساست که با خانم آرنو دارد، تمام آنها را فراموش میکند. در نهایت، فردریک که پیش از این به تحصیلات دانشگاهی خود در رشته حقوق و همچنین نویسندگی علاقه‌ی زیادی داشته است و حتا همیشه می‌خواسته وزیر بشود، به هیچ‌کدام از آرزوها و خواسته‌های گذشته خود نمی‌رسد و زندگی او تمام در راه احساسات می رود. در همان حال، یعنی در همان سال‌هایی که فردریک درگیر احساسات با ا خانم آرنو است، فرانسه تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی مهمی را پشت سر می‌گذارد اما فردریک که به دلیل درگیری احساسی خود از تمام این جریانها به‌دور است، تنها مشاهده کننده آنها هست و هیچ دخالت در سونوشت سیاسی و اجتماعی کشور خود ندارد. فرانسه در سال‌هایی که بخش بیشتری از تربیت احساسات در آن سال‌ها روایت میشود، در گیر جنبش‌ها و شورش‌های انقلابی هست. انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه در همین موقع اتفاق می شود و در این میان شورش‌های زیاد در پاریس در جریان است و در نهایت پادشاهی لویی فیلیپ پایان میشود و @جمهوری دوم@ فرانسه برقرار میشود.
@امیل زولا@ در باره این رمان گفته است :@ تمامی آثار قبل و بعد از این رمان دربرابر واقعیت گرایی آن ، بیش از یک اپرای تراژیک نیست !@
مشاهده لینک اصلی
دوستانِ گرانقدر، من این کتاب را با نامِ @آموزهٔ سهش ها@ یا @آموزش عاطفی@ میشناسم.. ولی آنچه برجسته است این است که هدفِ اصلی <گوستاو فلوبر> از نوشتنِ این کتاب، بیانِ احساساتِ بسیار زیادِ فرانسوی ها و همچنین برآیند ها و پی آمدهایِ شکستِ عشقی میباشد.... فلوبر چیزی در حدودِ هفت سال از عمرِ خویش را پایِ نوشتنِ این رمان نهاد
-------------------------------------------
شخصیتِ اصلی داستان، جوانی به نامِ <فردریک مُورو> میباشد.. فردریک در سالِ 1840 میلادی همراه با مادرِ خود به شهرِ @نوژان سور سن@ سفر کرده و در آنجا با زنی زیبارو به نامِ <خانم آرنو> آشنا میشود.. در همان نگاه نخست، یک دل نه صد دل، عاشق و دلباختهٔ این زن میشود.. ولی مشکل آنجاست که او شوهر کرده است
فردریک با داغی که بر دل دارد به پاریس باز میگردد، ولی نمیتواند عشقِ به <خانمِ آرنو> را فراموش کند... ناامیدی و سبُک سری در زندگیِ او موج میزند... تمامِ وقتش را بر گشت و گذار و رفت و آمد با دانشجویان و بازاریان و هنرمندان میگذراند... او در زندگیِ خویش معشوقه هایی دارد که از نظر سنی از او بزرگتر هستند.. <خانم دامبروز> که زنی ثروتمند است و <خانم رزانت> که تمام وقتش را در آتلیه و نمایشگاه ها سپری میکند... جالب است بدانید که از برخی جهات شخصیتِ فردریک شبیه به شخصیتِ نویسندهٔ کتاب است... <گوستاو فلوبر> نیز در جوانی سه معشوقه داشت که همگی از نظر سنی از او بزرگتر بودند
فردریک با شوهرِ خانمِ آرنو آشنا میشود... او مردی خوش گذران و خیانتکار و هوس ران است و شغلش خرید و فروشِ تابلوهایِ نقاشی میباشد و با زنهای زیادی در نمایشگاه ها آشنا شده است... رزانت نیز معشوقهٔ او بوده است و سپس با فردریک آشنا میشود... فردریک افسوس میخورد که چرا مردی با خانم آرنو است که سپاسدارِ این زن نمیباشد و چرا نباید او به جایِ آن مردِ هوس باز، با خانمِ آرنو زندگی کند
فردریک پس از مدتی از همه چیز و همه کس دلزده میشود و رابطه اش را با زن ها نیز قطع کرده و حتی با <لوئیز> که او را میپرستد و با او قصدِ ازدواج دارد نیز قطع رابطه میکند
در سالِ 1848 میلادی، شورش و انقلاب سراسر فرانسه را زیر و رو کرده است.. دوستانِ فردریک همچون <سرنال> در این شورش ها شرکت میکنند. ولی فردریک هیچگونه علاقه ای به این کارها نشان نمیدهد و خود را از دوستانِ انقلابیِ خویش جدا میکند.... در همان روزها به طور اتفاقی با خانمِ آرنو، برخورد میکند... ولی هرکاری میکند نمیتواند به او بگوید که تا چه اندازه دیوانه وار دلباختهٔ او میباشد... او به جایی رسیده است که دیگر برایِ رسیدنِ به آرزوهایش هیچ تلاشی نمیکند
سرانجامِ آن انقلاب و شورش ها، پایانِ حکومتِ <لویی فلیپ> و آغازِ جمهوری دومِ فرانسه است... فردریک نسبت به سرنوشتِ سرزمینش و هیجاناتِ انقلاب بی تفاوت است
بیست و هفت سال از نخستین دیدارِ او با خانمِ آرنو میگذرد... فردریک به همان شهری که دلدادگی اش از آنجا آغاز شده، باز میگردد و داستانِ زندگی اش و آن عشقِ نافرجام و غم انگیز را برایِ دوستش <دلوریه> بازگو میکند
--------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در جهتِ شناختِ این کتاب، کافی و مفید بوده باشه
<پیروزباشید و ایرانی>
مشاهده لینک اصلی
تمام شده. چه دستاوردی نوشتن آن، خواندن آن نیست من شگفتزده می شوم که او یک کتاب را با هیچ شخصیتی نوشته است که می تواند یک همدردی داشته باشد و در عین حال به نحوی از آنجا نشسته ایم که مراقب آنچه رخ می دهد. من منظورم واقعا مراقبت از خواندن از طریق مراقبت از صبحانه است. من به Gatsby بزرگ فکر هنگامی که نیک به جی @ Theyre جمعیت فاسد می گوید ... شما ارزش تمام دسته لعنتی را با هم. @ و چیزی نیست که کار کتاب، که کسی است که از مراقبت ما ارزشمند است. اما در اینجا شخصیتی وجود ندارد که داستان را بفروشد و با این حال، حتی اگر حتی بدون استثنایی فاسد شود، هنوز فلوبر به شما احتیاج دارد. شگفت انگیز است و سپس دوباره، من را شگفت زده که کتاب یک کامال کامل است - بقیه اینجا ..... http: //alittleteaalittlechat.wordpres ...
مشاهده لینک اصلی
این اغلب به عنوان «رمان برای پایان دادن به همه رمانها» توصیف می شود و من می فهمم که چرا وقتی شما خواندن آن را به شما می گویید اغلب â € œ اگر این چیزی است که رمان ها مانند من هرگز خواندن یکی دیگر در کل زندگی من. از حدود 50 صفحه تا زمانی که من متوقف شد، من این فانتزی های قوی bibliocidal بود. من فکر کردم - شاید من این را به طور تصادفی در اتوبوس به کار بگذارم. اما فراموش کردم آن را فراموش کنم، مانند آهنگ این کشور. سپس من فکر کردم - شاید یک ستون از مورچه های ارتش آن را خنثی کند، به طوری که نه مرغ باقی می ماند. اما مورچه های ارتش هرگز در ناتینگهام دیده نمی شوند، فقط تنوع دوستانه ای که روز خوبی را به شما پیشنهاد می کنند، همانطور که آنها می گذارند. من سعی کردم که کپی خود را به آکسفام اهدا کنم، اما دستیار فروشگاه، وقتی که عنوان را دیدم خیلی پراکنده بود، احتیاجی به فکر کردن به او نداشتم و گفتم که نمی توانم این عنوان را قبول کنم. وقتی پرسیدم چرا او مرا به مراحل استاندارد آکسفام مراجعه کرد، چیزی درباره سلامتی و ایمنی، که البته شامل سلامت روانی است. آنها در سال های گذشته کپی های آموزش عاطفی را قبول کرده بودند، اما حوادثی بوده اند و اکنون تمام مغازه ها به صراحت هشدار داده نشده اند. من می بینم که بسیاری از دوستان گران محترم من، بزرگترین چهار و پنج ستاره را به این رمان تحویل می دهند و آن را به عنوان درخشان کمیک توصیف می کنند. من در چکمه هایم لرزیدم تا زمانی که متوجه شدم که هیچکس جز هنری جیمز در کنار من نبود. در اینجا نظر او در نظر گرفته شده است: در اینجا فرم و روش همانند درMadame Bovary @؛ مهارت های مورد مطالعه، علم، انباشت مواد، حتی بیشتر قابل توجه هستند؛ اما کتاب در یک کلمه یک مرده است. Madame Bovary @ خود به خودی و صادق بود؛ اما خواندن جانشین آن، به معنای دقیق تر، مانند خمیر خاکستر و خاک اره است. Sentimentale LEducation دقیقا و به شدت خسته کننده است. این رمان باید جذابیت خاصی داشته باشد، به نظر ما اصول ابتدایی ترین است، و هیچ جذابیت بیشتری در این آثار وحشتناک به یک ایده خائن وجود ندارد از آنجایی که علاقه به پشته گرانشی وجود دارد. با این حال، چیزی که هنری جیمز را متوجه شدم متوجه نشوید و کاملا احساس خجالت نکنید. این این است که بخش اصلی طرح تعليم و تربیت نزدیك تقریبا مشابه طرح شامپو، فیلم وارن بیتی از سال 1975 است كه من فقط در هفته گذشته دیدم كه تازه در حافظه من بود. در شامپو، جکی جورج دختر دوست دختر سابق خود را دوست پسر Lester ثروتمند، که همسرش Felicia یکی از بهترین مشتریان جورجیا است. طبیعتا جورج فلیسیا را به عنوان مخالف به نظر نمی رسد و چون او در جاهایی که در محافل اجتماعی حرکت می کند، به جکی می رود، متوجه می شود که او هرگز نمی خواست با او شکسته شود، او همچنان شروع به خفه کردن جکی نیز می کند. پس صحنه واقعا تکان دهنده ای می آید - دختر لستر که حدس می زد تقریبا 16 ساله است یا به همین ترتیب به جورج می آید که از Felicia بازدید کند. و او توسط هیچ کس دیگر از Carrie فیشر 19 ساله، دو سال قبل از شاهزاده لایا. شوخی بود. به همین ترتیب Frederic، مدرسه پرطرفدار جوان در جهان، به دنبال تربیت احساساتی است، می خواهد همسر موصیور آرنو، ناشر را از بین ببرد. و در نهایت این مرد فردریک را به معشوقه خود یعنی رزین معرفی می کند که از آن خسته شده است، ایده این است که فردریک او را تحمل خواهد کرد، من فکر می کنم که آنها در آن روزها به کار خود ادامه دادند، زیرا آنها Tinder را نداشتند. بنابراین فردریک تقریبا همسرش را دوست دارد و در عین حال همسر معشوقه اش را تقلید می کند. درست مانند شامپو، به جز اینکه جورج آرایشگر خیلی کمتر مریض بود. همچنین در آموزش و پرورش شامپو و احساساتی این صحنه های بسیار طولانی و خسته کننده وجود دارد که من فکر می کنم این اثر تا حدودی از لحاظ اجتماعی ترسناک است. من هیچ ارتباطی ستاره ای خاص در آموزش عاطفی را متوجه نشدم، اما هنری جیمز نیز چنین نکرد. اگر من تا به حال گروگان گرفته نشده ام و این تنها مواد خواندن موجود در سیاه چال غرق در موش است، پس من قطعا این را تمام خواهد کرد.
مشاهده لینک اصلی
همانطور که در مورد مادام Bovary بود، که اخیرا خواندم، این کتاب خواستار نظر من در هنگام خواندن است، بنابراین در نقلقول های زیادی از نقل قول ها و نقل قول ها نقل مکان کردم. در حالی که برای تصاویر برای این به روز رسانی ها را جستجو می کردم، بین داستان فریحه فلوبر در اواسط قرن نوزدهم و کارتون Honorà © Daumier برای روزنامه های چاپ شده فرانسه که از همان دوره است. پیدا کردن بسیاری از جفت های سرگرم کننده بین صحنه ها در کتاب و تصاویر Daumierâ € ™ ثانیه خواندن این کتاب لذت دو برابر شده است. و از زمان آن زمان مشغول از سال، من قصد دارم برخی از این به روز رسانی را به بررسی برخی از - به اتهامات از شما آن ها را قبلا دیده اید. در سال های دهه 1840 میلادی مجموعه ای از احساسات و دلنوشته ها مطرح می شود و تحولات سیاسی آن سال ها به طور مداوم ارجاع داده می شود - هرچند آنها به همان اندازه که ممکن است بر روی شخصیت اصلی Frà © dà © ric Moreau آسیب نبینند. Frà © © داکا یک دانشجوی حقوق است که مایل است یک نویسنده باشد، اما او به راحتی نمی تواند تحصیل یا نوشتن را انجام دهد، بنابراین او زندگی دانشجویی معمولی، خوابیدن، خوردن و نوشیدن را هدایت می کند و لذت بردن از کارتون های روزنامه Charivari: Frà © © dà © ric avala un verre de rhum، puis و verre de kirsch، puis و verre de curaçao، puis diffà © rents grogs، frondes que chauds. مجله ای را برایتان بفرستید il tesina، jusque dans les grains du papier، la caricature du Charivari؛ دوستان و همکارانش هر چند وقت یک بار در مورد هر جزئیات کارتون ها و آگهی ها در Charivari صرف می کنند، اما او در حال آماده سازی شورش است که در نهایت شاه لویی فیلیپ را تخریب می کند. 1848. Frà © dà © ric خود انقلابی نیست، در حقیقت hes مطمئن نیست که او هنوز چه کسی است. دوستان نادانش هم نمیدانند و همواره تلاش خود را برای کشف کردن او در مسیرهای مختلف انجام میدهند. Frà © deric نیز دارای دوستان زنانه است و یکی از آنها بسیار شبیه مادام Bovary، از بالای تیرهای تاریک خود است که به شکل دوست داشتنی اووال چهره را به پا از بوت کوچک خود را طراحی کرده است. این مادام Bovary به طور یکسان نام مادام Arnoux نامیده می شود، و او به تدریج علاقه عشق به زندگی Frà © deric را، هر چند او در پس زمینه داستان خود نگه می دارد. و اگر چه یک همسر وفادار به M. Arnoux وجود دارد، او هر بار که به یک صحنه غرق شد، به من یادآوری کرد، به خصوص هنگامی که آن را یک سوال از bottines خود بود؛ فلوبر و Frà © dà © ric به نظر می رسد چیزی در مورد پودر چرم باریک باریک از زیر گسترده از کری نینول. و از آنجایی که Frà © dà © ric تا الان کارکاتورهای Charivari را خیلی مطالعه کرده بود، من نیز به مطالعه آن ها پرداختم، به ویژه آنهایی که توسط Honorà © Daumier، و این که چگونه من در بسیاری از مواجهه بین سناریوهای فلوبر و طرح های Daumiers. هنگامی که Fà © Dà © ric همراه Madame Arnoux در سفر های خرید خود را، آن را سخت به تصور صحنه مانند این، به ویژه از Fà © © دا © RIC چنین شخصیت بسیار انعطاف پذیر است: (متن در زیر طرح Daumiers می گوید که از زنان در حال حاضر پوشیدن دامن های ساخته شده از فولاد، مردان باید از لاستیک ساخته شوند تا بازوی خود را در خیابان باز کنند!) Daumier قصد دارد خنده دار باشد، و شما ممکن است استدلال کنید که فلوبر بسیار جدی است. اما حتی زمانی که فلوبر توصیف چیزی به طور بالقوه آرام و یا جدی، او باعث می شود من خنده. بنابراین وقتی این توصیف از نوع کورکسی های پیچیده ای را که در جامعه مودبانه ساخته شده است، می توانم مطابق با گذشت دیگری با کارتونی دیگر Daumier بیاورم: Les invità © s arrivaient؛ من واقعا معتقدم که فلوبر خودش قبل از نوشتن صحنه های خاصی، کارتون های Daumiers را مطالعه کرده بود؛ زیرا آنها فقط با یکدیگر همخوانی می کردند خوب. یکی از دوستان Frà © Dà © © RICS دست کم از دوستانش با یک سخنرانی عجیب و غریب در مورد یک نویسنده فرانسوی به نام La Bruyère، که به خاطر کتاب Les Caractères شناخته می شود، در حال گذراندن یک ورقه غضب (coq de bruyère) به دوستان خود را در جدول: il tenta même un calembour، car il dit، comme on passait un coq de bruyère، @ Voilà le meilleur des caractères de bruyère @! البته، Daumier فقط اتفاق می افتد که یک کارتون شوخ طبعانه در مورد grouse: در همان شام، Wit توهین یکی از Frà © © Dà © RICS دوستان زن، و چیزی که او می داند، Fà © © Dà © RIC درگیر در دوئل - یکی از جالب ترین صحنه های این کتاب است. همانطور که دوئل شروع به کار می کند، کسی به ایستادن فریاد می کند و عصبانیت، فکر می کند پلیس است، از ترس و خراش رد می شود و پس از آن دوئل رها می شود، زیرا خون ریخته شده است. حسی داومی چنین صحنه ای ؟ اما البته! بیشتر به دنبال همبستگی بین صحنه های Flauberts و Daumiers بودم، هرچه بیشتر پیدا کردم. به عنوان مثال، برای مثال، جایی که Frà © deric یک جمعیت در مقابل نقاشی از یک زن جوان است که کمی درگیر شده است و متوجه می شود که نقاشی نام خود را زیر آن، F Mierau - به عنوان صاحب هر دو نقاشی و خانم، این معنی است! و hes حتی Rosanettes عاشق هنوز رتبهدهی نشده است! به نظر می رسد عوارض جانبی او را دنبال کنید! Daumier just happens ...
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** Sentimentale LEducation به خوبی شناخته شده است که یکی از کتابهای مورد علاقه وودی آلن است، و آن را به بررسی یکی از موضوعات مورد علاقه Allens. این که زندگی یک تراژدی یا یک کمدی است، به زیبایی های ظریف مو مربوط است. ملیندا و ملیندا احتمالا واضحترین مثال است: چشم انداز به طور مداوم و به طرز گیج کننده، بین کمدی و فاجعه پشت و روانه می شود. کمی بعد، او این ایده را به روش قانع کننده تر، به عنوان جفت مربوط به مسابقه نقطه (تراژدی) و Scoop (کمدی)، دوباره تکرار کرد. در همان روحیه، یک جفت بررسی شده مرتبط است. من ابتدا تراژدی را نوشتم، اما بعد احساس کردم که واقعا لازم بود آن را با یک نسخه کمیک ببندم. ________________________ بازنگری تراژیک هاملت، بیشتر حرف بزن: چشم های من را به روح من تبدیل می کنی؛ و من چنین نقاط سیاه و قهوه ای را می بینم ترک آنها را تمیز می کند.آنها می ترسند که آن را دقیقا یک ساحل سرگرم کننده خواند. اگر LEEDITION Sentimentale به شما احساس ناخوشایندی نداشته باشد، شما یک فرد قابل توجهی امن یا تصمیم گرفتید قبل از رسیدن به پایان کار خود را ترک کنید. و فلوبر کار خوبی را برای شما انجام می دهد: برای صد صفحات یا بیشتر، احساس می کردم یکی از آن کتاب هایی بود که هیچ اتفاقی نیفتاده بود، و تا زمانی که نیمه راه نبود، واقعا شروع کردم به احساس بی رحم هز خوب است. بر روی سطح، آن را غیر قابل علاج، به جز پروزه دوست داشتنی. Fà © © Dà © RIC یک مرد جوان احمق و کم عمق در سال 1840 فرانسه است. پس از اتفاقی که در یک قایق اتفاق می افتد، شور و شوق مادرش را درک می کند. آرنو، یک زن متاهل زیبا. او موفق می شود خود را به دایره اجتماعی همسران خود برساند و با او دوستانه می شود. بعد از مدتی، M. Arnoux اعتماد جوان Frà © دایره به اندازه کافی است که او او را به معشوقه خود را، Roseanette جذاب و پراکنده است. Fà © Dà © RIC سقوط برای او نیز، و پس از آن زندگی عاشقانه خود را حتی پیچیده تر می شود. من سعی می کنم که از هر نوع اسپویلر بیشتر بکاهم، اما فکر کردم باید متقاعدش کنم که قطعا کتابی نیست که در آن هیچ اتفاقی رخ دهد: همانطور که در Madame Bovary و SalammbÃ، جنس و خشونت فراوان وجود دارد. پس، آنقدر نگران کننده است؟ یکی از راه های توضیح دادن این است که با دو رمان دیگر که مدت ها بعد از آن نوشته شده بود، مقایسه شود و قطعا، حداقل تا حدی، از آن الهام گرفته شده بود. Marcel در Prousts Le CÃ'Tà © de Guermantes به عنوان Duchesse de Guermantes وسواس می شود، زیرا Fà © Dà © ric با Mme. Arnoux، اما در پایان رمان hes بیش از او بیش از؛ ما یک گزارش دقیق از چگونگی جذابیت او را به تدریج از بین می برد، به طوری که او در نهایت می تواند او را به طور عینی نگاه کنید. ناامید کننده است اما بسیار منطقی است. و در Maupassants Bel-Ami، ژرژ Duroy هوشمندانه سوء استفاده از سری معشوقه خود را برای تبدیل شدن به غنی و موفق؛ این بار، شما در مورد چگونگی سردی او شوکه شده اید، اما همچنین منطقی است. من چندین بار فکر کردم که Frà © dà © ric قصد دارد یکی از این مسیرها را بگیرد؛ او نمی کند قدرت فوقالعاده رمانها در ذهن اوست که در میان زنان مختلف درگیر می شود و نشان می دهد که چگونه به سادگی توانایی هرگونه تفکر منطقی را ندارد. او با ایکس، و فلوریدا با عادت معمول خود را نشان می دهد که چگونه با عشقتان عاشق او است. سپس، چند صفحه بعد، با Y صحبت می شود، و اعتراضات خود را نسبت به مظلوم ابدی، به عنوان منافقانه نمی بینند: خیلی بدتر، آنها صادقانه هستند! و، در فصل بعد، با Z ... خوب، شما تصویر می کنید. این وحشتناک به خوبی انجام می شود. در وسط این همه، انقلاب 1848 از بین می رود. (به هر حال: اگر شما در مورد تاریخ فرانسه به عنوان من نادان باشید، من به شدت توصیه می کنم یک نسخه حاشیه نویسی را دریافت کنید. فلوبر فرض می کند که این داستان را قبلا می دانید و به افراد و حوادث اشاره می کند که هرگز از آن خبر ندارند - من به انتصاب ها کوبیدم مثل من خواندن Infinite Jest). من برای یک لحظه متوجه شدم که سیاست با موضوع اصلی چه ارتباطی دارد. افسوس، که به سرعت در حال روشن شدن است. مانند قهرمان سمبل سری سری خرگوش، Frà © © DICARIC است قانون اساسی قادر به دیدن گذشته از پایان دیک خود را. این حقیقت که فرانسه فرصت یک ساله برای ایجاد یک دولت عادلانه و دموکراتیک به طور کامل از او فرار کرده است، داده شده است. یک دنباله ای باشکوه وجود دارد که یک رخداد بزرگ رخ داده است و مردم در خیابان ها یکدیگر را تیراندازی می کنند؛ همه Fà © © Dà © RIC می تواند در مورد فکر می کند این واقعیت است که هس از دست رفته یک تاریخ مهم با یکی از عزیزان خود را. من به شدت از صحنه نزدیک به آغاز شاون مرده ها یاد می شد، جایی که شان، که توسط دوست دخترش رها شده بود، به خانه خیره شد و در حالی که به نوعی مدیریت متوجه نشد که لندن توسط زامبی های خوردن گوشت مورد حمله قرار گرفته است. شما جمع آوری می کند که LEducation Sentimentale دیدگاه مثبت و شایسته ای از طبیعت انسانی را نشان نمی دهد. اگر فقط آن را زشت یا شتابزده نوشته شده است، می توان آن را رد کرد. اما نه: همانطور که همیشه با فلوبر، دقت و تمرین خواندن آن بسیار لذت بخش است. خیلی وقته، حتی خنده داره گاهی اوقات می خواهید آن را در سراسر اتاق بچرخانید؛ اغلب، شما با یک لبخند کلاسیک واکنش نشان می دهید. هس شوخ و سرگرم کننده من با نقل قول از هملت شروع کردم، مسلما یکی از ...
مشاهده لینک اصلی
هیجان انگیز خسته کننده از طریق دنیای کوچکی از زن و شوهر سوسیالیست Frà © Dà © ric، یا برای 300 صفحه اول، حداقل \"زن خجالت زده Socialite Frà © © دا. از آنجایی که فری داکار نمی تواند با همسرش آرنوکس و همسرش آرنوکس، معشوقه خود، این ناامیدی ناشی از وجود او است که در آن از پول، جامعه و عشق. در مقابل حوادث قیام 1848 پاریس این رمان با عظمت توصیفی، تفسیر سیاسی و خشونت، انرژی کمیک و بی نظیر مثلث و مثلث HMS Hefner در برمودا روبرو می شود. یک کلاسیک که لذت می برد، خسته کننده، سرگرم کننده و در حد مساوی می کند \"چه چیزی می تواند برای شما بپرسد؟\" ارتباط جنسی؟ خوب، هیچ جنسیتی وجود ندارد. شما در مورد مغز صحبت می کنید، شما انجام می دهید. دوش آب سرد گرفتن.
مشاهده لینک اصلی