کتاب بانوی پیشگو

اثر مارگارت آتوود از انتشارات ققنوس - مترجم: سهیل سمی-داستان درام

جون فاستر؛ که سایه شوم یک مادرسالار بر گذشته‌اش سایه افکنده است، تصمیم می‌گیرد نویسنده رمان‌های تاریخی عامه‌پسند شود و زندگی مستقلی آغاز کند، اما سرخوردگی‌های مکرر عاطفی در نهایت او را به سمت سرنوشتی غریب سوق می‌دهد: چون به این نتیجه می‌رسد برای شروع مجدد زندگی، ابتدا باید بمیرد. آنچه خواندید، خلاصه رمان «بانوی پیشگو» اثر مارگارت اتوود است. با این جمله‌ها وارد جهان کتاب می‌شویم:« نقشه مرگم را با دقت طراحی کردم؛ بر عکس زندگی‌ام، که به رغم تمام تلاش‌هایم برای مهار کردنش، مثل ولگردها از این شاخ به آن شاخ می‌پرید. زندگی‌ام میل به ولو شدن داشت، نرم و آبکی شدن، حرکت نقش‌های طوماری و ریسه‌مانند، مثل قاب آینه‌های باروک، نتیجه پیگیری یک خط بدون کم‌ترین مقاومت. حالا بالعکس، می‌خواستم مرگم تمیز و ساده، حساب‌شده و حتی کمی خشونت‌آمیز باشد، مثل یک کلیسای کوآکر یا یک دست لباس مشکی ساده با یک رشته مروارید که وقتی پانزده ساله بودم، مجله‌های مد در موردشان خیلی جار و جنجال می‌کردند. نه شیپوری، نه بلندگویی، نه پولکی و نه نکته مبهمی. قلق کار این بود که بدون هیچ رد و نشانی ناپدید شوم و پشت سرم فقط سایه یک جسد باقی بگذارم، سایه‌ای که همه به اشتباه آن را به حساب واقعیتی قطعی و بی چند و چون بگذارند. اولش فکر کردم از پسش برآمده‌ام.» «مارگارت اتوود» در این رمان گیرا و شاعرانه بار دیگر نشان می‌دهد که چرا او را در شمار برجسته‌ترین نویسندگان معاصر می‌دانند. این کتاب با ترجمه سهیل سمی، مترجم نام‌آشنای کشور توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.


خرید کتاب بانوی پیشگو
جستجوی کتاب بانوی پیشگو در گودریدز

معرفی کتاب بانوی پیشگو از نگاه کاربران
«پشت سرم آن همه اتفاق افتاده بود و من بی‌خبر بودم: خیانت‌ها و قحطی‌ها، کودتاهای دیپلماتیک، قتل‌های عقیدتی و کارهای قهرمانانه‌ای که پایانی شوم داشتند. چرا هیچ‌کس به من نگفته بود؟ شاید گفته بودند، اما من گوش نمی‌کردم. فقط نگران وزنم بودم.»

«او زندگی‌اش را وقف ما کرده بود، او طبق آموزشی که دیده بود، تمام هم و غمّش را برای خانواده‌اش گذاشته، و از ما مراقبت کرده بود.»

«انگار فقط در مسیر اوج‌گیری یا در زمان سقوط بود که من برایش وجود داشتم؛ در غیر این صورت، فقط برایش قطره‌ای مغذّی بودم. روابط عاطیفان هم فقطدر فواصل زمانی بین اوج و فرودها عینیت می‌یافت. وقتی در اوج بود، وقت نداشت، و وقتی رو به افول بود، انرژی نداشت.»

«مادرم همیشه می‌پرسید: «فکر کردی کی هستی؟» اما هیچ‌وقت منتظر جواب نمی‌ماند.»
*
اتوود، فمینیستیتش را با نمایش زنی مستقل و موفق به رخ نمی‌کشد. بلکه دقیقا می‌خواهد فضای فشار جامعه بر زنانی که مجبور می‌شوند «زنانه» فکر کنند را توصیف کند. کتاب خانم اتوود داستانی است از کودکی تا میان‌سالی دختری چاق، که مادرش و جامعه‌ی سرمایه‌داری کانادا او را به خاطر میزان نبودن با معیارهای رایج موفقیت پس می‌زند.
توصیف‌هایش از نظام امپریالیستی هم دقیق است، ولی باز رمان را با شعارهای کمونیستی پر نمی‌کند. در عین حال جنبش چپ را هم زیاد جدی نمی‌گیرد و بنظرم با دیدگاهی منصفانه و جامع، همه‌ی جناح‌ها را به نقد می‌کشد.


مشاهده لینک اصلی
اين رمان از مارگارت اتوود روايت ماجراي زندگاني هاي بانويي سرخ مو است، در واقع در اين اثر با سه رمان موازي روبرو هستيم، شرح كودكي زن، زندگي پنهاني او بعد ماجراي مردن ساختگي او، ماجراهاي رمان هاي او كه با شخصيت ساختگي ديگري انها را منتشر مي كرد.
قلم زيباي نويسنده در كنار شرح دغدغه هاي زنانه ي اين بانو، اثر قابل توجهي وا خلق كرده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بانوی پیشگو


 کتاب در آغوش آب
 کتاب به سوی بخشش
 کتاب Night Music (Jojo Moyes 6)
 کتاب Silver Bay (Jojo Moyes 5)
 کتاب The Ship of Brides (Jojo Moyes 4)
 کتاب The Peacock Emporium (Jojo Moyes 3)