جورج بابیت، در شهر کوچکی از شهر زنت، به نظر می رسد همه اینها را داشته باشد: یک کسب و کار موفق در املاک و مستغلات، یک همسر متعهد، سه فرزند و یک خانه با تمام امکانات مدرن. با این حال، ناراضی و تنها، او شروع به سوء استفاده از انطباق، مصرف گری، و رقابت از جامعه محافظه کار و در نهایت جامعه مدنی بی فرهنگ خود را. احساس ناامیدی او این است که چیزهای زیادی از زندگی او گم شده است و او را به فریب دادن با سیاست های لیبرال و پرت شدن با بیوه جذاب و به ظاهر "بوهمی" هدایت می کند. اما به زودی متوجه می شود که تلاش او برای شورش ممکن است بیشتر از آنکه مایل است پرداخت کند هزینه می کند.
خرید کتاب بابیت
جستجوی کتاب بابیت در گودریدز
معرفی کتاب بابیت از نگاه کاربران
جایزه پولیتزر برای داستانی - که قبلا جایزه پولیتزر برای رمان است - مدتهاست یکی از معتبرترین و مهمترین ادبیات در ادبیات آمریکا است. همانطور که همه ما می دانیم، این است که به بزرگترین ادبیات (به نظر هیئت منصفه) تولید شده توسط یک نویسنده آمریکایی در سال گذشته اهدا شده است. همیشه شده است اما تعریف ادبیات بزرگ در طول زمان کمی تغییر کرده است، نه فقط زمانی که به ادراکات مبهم می آید، بلکه حتی در مورد تعاریف صریح. برای مثال، در دهه 1920، جایزه پولیتزر برای رمان به طور خاص و بدون تردید تعریف شده بود: رمان آمریکایی که در طول سال منتشر شده بود، بهترین فضای سالم زندگی آمریکایی و بالاترین استانداردهای رفتارهای آمریکایی و مردانگی .. این تعریف این است که چرا لوئیس هفتمین رمان، خیابان اصلی، با وجود اینکه توسط هیئت داوری پولیتزر انتخاب شده بود، جایزه را رد کرد (که به جای آن، عصر بیگناه کمتر مورد بحث قرار گرفت). چرا که لوئیس، زمانی که رول نهمش، آروشویمث، نهایتا این جایزه را ارائه داد، از اعتراض خودداری کرد. و یک جمع بندی دقیق از همه چیز که لوییس را مجبور به نوشتن رمان او هشت و پر فروش ترین، بابیت کرد. [EDIT: به همین دلیل است که ببیتی به نوبه خود توسط هیئت منصفه انتخاب شده است، اما برای هیئت منصفه غیرفعال شده است. در آن زمان جایزه یكی از ما به كادریها رسید] چرا این موضوع بحث برانگیز بود؟ و دلیل آن پدیده انتشار بود. چرا که او برنده جایزه نوبل شد، و شاید بخشی از این که چرا به طور مداوم فراموش می شود. سینکلر لوئیس یک شورشی بود در جنگی که مدتهاست به پایان رسیده است. لوئیس یک سبک و سبک جدید از ادبیات را ایجاد کرد، او برنده نوبل شد و یک نسخه از نسخه ها را به فروش گذاشت: دو رمان او رمان های پرفروش # 1 بود. از سال خود، یک سوم بود # 2، و Babbitt خود را به دو سال در یک ردیف از ده بالا برجسته (ورودی فرهنگ لغت خود را در روند). سینکلر لوئیس در دهه 1920 به آنچه که گابریل گارسیا ماورکوز و تام کلنسی در دهه 1980 داشتند ... بود اگر آنها یک شخص بودند. این یک نسل یک صد سال تنهایی بود و تهدید روشن و کنونی آن به یکی رانده شد. و شما می توانید بررسی های عجیب و غریبی از آن را در وبلاگ من بخوانید. برای کسانی که وقت و انرژی لازم را برای آن ندارند، در اینجا برخی از جوانب مثبت و منفی ... PRO: آن یک مطالعۀ پرطرفدار و جامع، تحقیق جامع و جامع و جامع و جامع از زندگی در آمریکا در سال 1920 - تا اندازه ای که آن را آشکار و پیش بینی می کند زندگی مدرن نه تنها در طرح کلی اما در بسیاری از جزئیات واقعا حیرت انگیز و افسرده است - طنز تهاجمی است که قابل اعتماد سرگرم کننده و گاهی اوقات خنده دار است - هر دو عمدا و ناخواسته، استفاده از 1920 اسلاو و اصطلاح خود را سرگرم کننده، و همچنین جذاب، و کاملا متناسب با آن پرتره ای از تورم و زگیل آمریكا * مانیكال با پاپ، زینگ، خلسه زدن و زاویه - شاید متن یك نوع یك رمان ادبی جدید باشد - در بعضی موارد، به ویژه در نیمه دوم، تأثیر مؤثر بورژوازی anomie، an عشایر و اسارت، و همچنین دشمن وجودی: این ممکن است متن Ur سبک مجله ادبی نوین باشد. هیچ اتفاقی نیفتاده است به شکل هنری. کمی هیجان انگیز رخ می دهد، و بیشتر آن در نیمه دوم، اگر آن را یک رمان فانتزی بود، شما می گویند نویسنده با دنیای ساختگی وسواس داده شده است و این طرح توسط سفرنامه خود منحرف ربوده شد؛ 80 درصد از رمان را می توان بدون از بین بردن کل کل، از بین برد، زیرا بین دو علامت و تفاوت های ظریف اجتماعی انتظارات اجتماعی در سال 1920، تاثیر زیادی از رمان از دست رفته است لوئیس، نوبل، به عنوان یک نویسنده بسیار خوب، به لحاظ فنی نیست. او تلاش می کند یک راز عجیب و غریب در سبک Wodehouse یا Cabell، اما به عنوان خوب در آن به عنوان آنها بود، و او اغلب در کنار prolixity اشتباه (من اخیرا خوانده Cabells Jurgen، که پوشش می دهد بیشتر از همان زمین با یک سبک مشابه اما در یک محیط فانتزی و که من مظنون به لوئیس به عنوان یک مدل برای بابیت در بعضی از راه ها بود - اما رمان قدیمی است که هر دو جالب تر و بهتر از برادرزاده واقع گرای اجتماعی آن است) - او به ویژه، لطف و پالایش یک جک خنجر، و رویکرد او به طنز طنز بسیار شبیه رویکرد به ناهار خوری گرفته شده توسط یک شرکت کننده در مسابقه هات داگ نادیده گرفته شده است. جوک های آشکار / خنجرها به سرعت در خواننده به سرعت شبیه خواننده می شوند و سپس تکرار می شوند و سپس توضیح می دهند تا مطمئن شوید که نمی توانید معنی را درک کنید. گاهی اوقات یکی به هدف می رسد؛ اغلب، خواننده می تواند ساده و در عین حال پر از گوشت توسط محصول استقبال؛ و در عین حال تحریک عظیمی از آن - در حالی که به طرز وحشتناکی، عجیب و غریب و چشمگیر در راه خود - و نه از خوانندگان لذت بردن از هر بیت خاص از بین بردن نتیجه چیزی بود که من خیلی بیشتر از من امیدوار بود لذت ببرید (زیرا خنده دار است و آن را بیشتر جالب است به عنوان شما بروید)، اما کمتر از من می خواستم (می شود ...
مشاهده لینک اصلی
در واقع، من این را بخاطر چالش خود گرائی خواندم که بعضی از کتاب های @ 1001 را خوانده ام قبل از اینکه شما می میرید @ list؛ مانند آنهایی که من تا کنون انتخاب کرده ام آن را یک رمان خوب بود، یکی با بیش از بسیاری از ارتباط با دنیای مدرن ما با توجه به آن در دهه 1920 نوشته شده است. جورج F. Babbitt یک نماینده املاک و مستغلات در Zenith است، یک شهر در Midwestern از برج های فولادی و سیمان و سنگ آهک @ که در آن جمعیت به 362.000 واقعی رشد کرده است. @ هرچند که هر کسی که از مرکز کسب و کار بازدید می کند سخت به تشخیص آن می رود از جاهای دیگر جورج هر یك را از آن جدا می كند @ و فردی متمركز می شود @ او ازدواج كرده و دارای دو فرزند است و بالاتر از همه در اجتماع خود ایستاده است. او به تعدادی از سازمان های مدنی تعلق دارد، مهمتر از همه، باشگاه زینتی تقویت کننده، که در آن همکاران متشکل از طبقه متوسط خود را به خدایان کسب و کار، پول و پیشرفت تعظیم می کنند و کار می کنند تا هر عنصری را که می توانند باور کنند احتمالا از چرخ دستی های جمع و جور و سیب ناراضی ناراحت می شوند. جورج زندگی می کند در یک خانه مدرن با آخرین فن آوری ها، متعلق به کلیسا، بازی گلف، و عقاید او توسط موسسات و افراد با که او همکاری و حزب سیاسی خود را تشکیل می دهند. در زیر شخصیت عمومی او، شروع به فکر کردن کرد که احتمالا چیزی از دست رفته است، که کاملا راضی نیست. جورج فانتزی رویای در حال اجرا و مخفی از کودکfairy @ که به او کمک می کند تا به مکان ها فرار کند. رمانتیک از پگودا های قرمز توسط یک دریا نقره ای - اما رویاهای کوتاه زندگی می کنند؛ هنگامی که از خواب بیدار می شود برگشت به چیزهای عملی تر. یکی از جوانان کالج قدیمی و بهترین دوست پل ریلینگ، رویای تبدیل شدن به یک ویولونیست کنسرت بود، اما او نیز رویاهای خود را رها کرده و به عضویت در جامعه تجاری متوسط طبقه زنیث تبدیل شده است. بر خلاف Babbitt، با این حال، او نمی ترسد از اعتماد شخصی خود را محکوم کند: HES خسته، همسرش Zilla دائمی است که او را ناراضی به اندازه کافی برای امور، و او به این واقعیت است که در دنیای کسب و کار،all ما انجام دادن هر گلی دیگر را قطع می کند و پول عمومی را برای آن پرداخت می کند. @ پولس تنها یکی از همکاران Babbitts است که نیاز به مسئولیت را به رسمیت می شناسد - چیزی که Babbitt و دیگر دوستان او دریافت نمی کنند. هنگامی که پاول با زلیا به سر می آید و به معنای واقعی کلمه دیگر نمی تواند آن را بگیرد، او فریب می خورد - و اقدامات و پیامدهای او Babbitt را به حالت درونگرایی می رساند، در حالی که او می داند که شیوه زندگی او @ به طور باورنکردنی مکانیکی است: @ @ مکانیک کسب و کار - فروش پر جنب و جوش خانه های بد ساخته شده است. مذهب مکانیکی - یک کلیسای خشک و سخت است که از زندگی واقعی خیابان ها بیرون می آید، که غیر انسانی قابل احترام است. گلف مکانیکی و شام و پل و گفتگو. صرفه جویی در پولی Riesling، دوستی های مکانیکی - عقب انداختن و شگفت انگیز، هرگز جرات برای تست آرامش نیست. @ جادوگر پریدگی را به full-on شورش. من معتاد نمی گویم هرگز بیشتر - رمان یک قطعه عالی از تطبیق در مطابقت و فرهنگ متوسط، کسب و کار و غیره. این در زمانی است که اتحادیه ها، سوسیالیسم و سایر شکل های سازمان در میان کارگران، یک تهدید درک شده به شیوه زندگی آمریکا بود؛ زمانی که راهکار آمریکایی برای حل مشکلات کار برای کارگران برای اعتماد کردن و دوست داشتن کارفرمایان بود. @ همانطور که لوئیس در یک سازمان به نام لیگ شهروندان خوب می گوید، اعضای این گروه معتقد بودند که کلاس های کار باید نگه داشته شوند در جای خود ... که دموکراسی آمریكا برابری ثروت را مطرح نكرده است، اما خواستار عینكی كامل از اندیشه، لباس، نقاشی، اخلاق و واژگان است. همچنین در این رمان كاملا كاملا كلاسی از طبقه بندی شده است و لوئیس یک راه برای کنار آمدن با یکدیگر در صحنه های خوب ایجاد کرده است. معایب فوق العاده ای که من می خواستم پایان دهم در حالی که سرم با آنفولانزای تپش قلب داشت، اهدافی دارد که به آسانی قابل مشاهده نیست اما در طول رمان بسیار اهمیت دارد. بدیهی است که برای آن بسیار بیشتر است و برخی از انتقادات و بررسی های سنگین وجود دارد که می توان آن ها را کشف کرد. به راحتی می توانم به راحتی بخوانم، به نظر من، تحت بهترین شرایط، بنابراین اگر شما آن را به عنوان انتخاب از کتاب های 1001 که باید بخوانید، فکر می کنم، توصیه من این است که از دست ندهید. این کتاب به عنوان مجموعه ای از رویدادها و نقاشی هایی ساخته می شود که در نهایت همه در انتهای یکدیگر قرار می گیرند که حداقل برای من قابل پیش بینی نیست اما قدرتمند است. توصیه می شود - اما زمان خود را با آن.
مشاهده لینک اصلی
چه شلوار باید به \"ایالات متحده باز\" بپوشم؟ من از خودم با هراس از هفت صبح می ترسم، در حالی که مهمانان ما در فتوشاپ سیاه چرانی ما در اتاق نشیمن گرم و تنگ زندگی ما می خوابند. باید چینی بپوشم؟ من حتی نمی دانستم که آنها @ chinos @ نامیده می شوند تا زمانی که دوست دخترم، در رختخوابم که در کنارم می گذرد، به من گفت که آنها چینی هستند. چینی ها سفید هستند. آیا همه چینی ها بی رنگ هستند؟ آیا چینی سبز وجود دارد؟ شلوار سفید خطرناک است آیا پوشیدنی درجه یک یا میوه ای سفید است؟ هر دو؟ آیا وجود @ rule @ در مورد پوشیدن سفید؟ چیزی در مورد روز کار هر روز قبل از روز کار، یا بعد از روز کار یا روز کار، سفید می پوشید. امروز چه روزی است؟ یکشنبه و آن روز قبل از روز کارگر. چرا شلوار کیسه ای و کفش های ورزشی و پیراهن گلف را نمی پوشم؟ من می توانستم این کار را انجام دهم. اما باز هم آمریکا. یک رویداد ورزشی معمولی نیست. تنیس آن. گلف مانند آن است. افراد ثروتمند در تنیس بازی می کنند. نه در زمین های تنیس گرم و تنگ، اما در باشگاه های کشور، و در نتیجه افراد ثروتمند در بازپرسی ایالات متحده شرکت خواهند کرد. اجازه بدین فکر کنم. چه اتفاقی می افتد؟ پیراهن های گرانقیمت با یقه ها به طور عمدی باقی مانده اند (من شنیدم که آنها را به عنوان @ popped @ توصیف می کنند) و عینک آفتابی گرانقیمت با ژاکت های سفید در اطراف شانه هایشان با آستین های گره خورده در جلوی سینه هایشان گره خورده اند و زنان گوشواره های مرواریدی دارند. من هیچ عینک آفتابی و یا ژاکت سفید ندارم و دوست دخترم هیچ گوشواره مروارید ندارد و من هرگز یقه خود را به طور هدفمند ندیدم. من این موضوع را به مهمانانم می آورم. آنها در اتاق دیگر، روی نیمکت هستند. مهمان در آپارتمان ما. دوست کالج من و دوست دخترش که در Capitol Hill در DC کار می کند. من نمی توانم یک خانه را بفروشم من در محله فقیر زندگی می کنم، اما من همان نوع فقیر نیستم. آنها مهاجرانی هستند که به فقرا آمریكا می آیند. من طبقه متوسط زندگی می کنم فراتر از معانی من در فقیر شهری گران است. اگر میهمانان صبحانه بخورند چه؟ من صبحانه آماده ام؟ ما برای آشپزی وقت نداریم دیر کردیم. آیا افراد ثروتمند در مورد زمان بودن خود نگران هستند؟ آیا مردم فقیر هستند؟ یا فقط افراد طبقه متوسط؟ آیا باید صبحانه بخورم؟ من پول کافی برای آن ندارم مهمانان ما بلیط ما را دارند من پول برای بلیط میخرم آنها گران هستند. من باید برای بلیط من و بلیط دختران من بپردازم. من باید حساب بانکی خود را بررسی کنم. اگر من کافی نباشم چه؟ من بررسی کردم. من کافی ندارم دیگران در حزب ما چه خواهند کرد؟ از آنها بپرسید آیا باید کلاه را بپوشم؟ من کفنم، بد. فقط چند عدد مو مانند مواد در بالای سر من. من نیاز به یک کلاه هیچ کس نمی خواهد مردی باهوش را نگاه کند من تقریبا هر روز در مورد جورج بابیت فکر می کنم.
مشاهده لینک اصلی
فکر می کنم ممکن است یک داستان کوتاه یا دو سینکلر لوئیس را در دوران دبیرستان یا کالج اولیه خواند، اما اگر بخواهم آن را به یاد داشته باشم. لوئیس هرگز یکی از نویسندگان اولیه مدرن آمریکایی نبود که من بسیار کنجکاو بودم، و وقتی آنا به من یک نسخه از Babbitt داد که در برخی از کتابهای فروش تخفیف، همراه با چندین کتاب دیگر، برای روز تولد من شاید کمتر هیجان زده بود در مورد Babbitt (در میان این گروه از کتاب ها) - هیچ چیز در مورد آن را نمی دانست، واقعا، به غیر از شنیدن آن را قبل از. شاید از فیلم شنیده اید؟ من فکر می کنم این چند دهه پیش به فیلم تبدیل شده است. یکی از چیزهای جذاب تر در مورد این کتاب به من این است که آن را در طول زمان (mid mid 1920s) که در آن داستان تنظیم شده بود، نوشته شده و منتشر شده است. ممنوعیت، پیش از افسردگی، ظهور طبقه متوسط با ایمان و خوشبینی آنها در کسب و کار (مانند Babbitts در زمانی که او از سیاست صحبت می کند، در ابتدای کتاب حاضر است، @ آنچه که ما نیاز داریم، مدیریت صحیح تجارت! @)، ترس و نفرت است از سوسیالیسم و کمونیسم (و اتحادیه ها) در میان طبقه متوسط و بلند، جهش و دامنه در عادت های نسلی و قومیت ها بین والدین محفوظ و سبک زندگی وحشی جوانان با سخنرانی ها، جاز، فلاور، و ذهنیت باز و راحت تر نسبت به جنس. به هر حال، من متزلزل می شوم - این واقعیت که نوشته شده و منتشر شده است زمانی که مجموعه آن جذاب است، زیرا رمان چنین طنز روشن و درک است، با چنین تعداد زیادی تفسیر نظر (هر دو به طور مستقیم گفت، و ظریفانه اشاره کرد) که آن را داشته باشد به نظر من، در حال حاضر یک شاهکار ادبی بسیار جسور بود. من خواندن آن را که لوئیس در طول تحقیق در این کتاب به طور گسترده سفر کرد، از شهرهای کوچک در غرب غربی آمریكا بازدید كرد، گویش آنها، سیاست های آنها، فرزندانشان، زندگی آنها، وظایف شان را مطالعه می كرد. پرستاران بزرگ مرمت از انگلیس مانند جاناتان سویفت، اما در عین حال فوق العاده مدرنیست. تنها دلیل این که کسی ممکن است برای خواندن بابیت نداشته باشد، این است که فکر می کند شاید تنظیم، و بنابراین طنز، کمی از تاریخ باشد. قطعا، عامیانه و گویش نا آشنا و به نظر می رسد نه احمقانه، و به معنای (من فکر می کنم) نویسنده است. اما لوئیس، ایده ها و گرایش های طبقه متوسط آمریکایی را که هنوز در ارتباط هستند، در نظر می گیرند و من احساس کردم که بسیاری از تمایلات آمریکا را که لوئیس می دانست هنوز در حال حاضر وجود دارد، به رسمیت می شناسم. همچنین برای یک طنز، بعضی اوقات به عنوان یک نقطه از ماهیت تمثیل طنز شخصیتها، آرکه تایپ ها و کلیشه هایی هستند که در سراسر طول کار باقی می مانند. در Babbitt جالب است که ببینیم چطور (این چیزی است که من تصور می کنم، در حال حاضر، تنها آنچه که تصور می کنم) به نظر می رسد لوئیس با توجه به شیوه زندگی اش، افکار و تمایلاتش، از طرز تلخش، خیلی دشوار است. بابیت ساده و پرطرفدار است، نه خیلی قهرمانانه و اغلب بسیار دوست داشتنی نیست (برای من). اما در طول رمان لوئیس من فکر می کنم بیشتر علاقه به Babbitt، به عنوان Babbitt (در شیوه ای ساده و بی پروا) تلاش برای درک اینکه چرا او خیلی ناراضی است. به جای اینکه یک پسر خردسال و پسر پوستر برای ماهیت طنز از رمان است که او به نظر می رسد در ابتدا، او به راحتی قابل تشخیص است به عنوان یک انسان بسیار مهم و خاص، که در راه او قهرمانانه است ... به عنوان cheezey به عنوان آن را برای تلفن های موبایل. من به Babbitt (رمان) فکر می کنم به عنوان حماسی از نسبت های طبقه متوسط.
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** آه درد ennui حومه! این واقعا و واقعا باعث می شود زمانی که شما همه چیز را انجام دهید همه همیشه می گویند شما را خوشحال خواهد کرد و سپس شما متوجه است که شما ناراضی با جهان است. فقیر جورجیا بابیت ... یا نه. این یک ورود اولیه در سبک است که توسط چیزهایی مانند زیبایی آمریکایی، نورمن میلرز یک رویای آمریکایی و برت استون الیس آمریکایی روان شناخته شده است. جورج بابیت، متصدی مسکن میان سالهای و ستون جامعه، پیشه وری است. او همه چیز درست را برای همه مردم درست می گوید و هرگز جرات نمی کند در بوته های گل رز دم بکشد. بابیت مردی است که توسط انطباق با کنوانسیون های اجتماعی تعریف شده است، که به نظر می رسد به همان اندازه خسته کننده است. سپس دوست خود، همسرش (همسرش، نه بابیت) را میبرد و مرکز اخلاقی بابیت را میبرد. به جز انجام کارهای جالبی، مانند بتمن که یک گربه را به یک دستگاه خودپرداز در روان شناور می برد، فقط با همسرانش فریاد می زند. همه چیز خیلی غریب و خسته کننده است. لوئیس نمی تواند با سبک شبیه سازی و اجبارش به کارش ادامه دهد تا کاراکترهایش در مورد چیزهای مختلف چند پاراگراف ارائه کنند! من برای تولید مجلات آگهی های روزنامه ای اهمیت نمی دادم، من برای صفحات طولانی موعظه ها از واعظ محلی و یا موعظه ها به همان اندازه از عصر نو جوانان مراقبت نمی کردم. من فقط مراقبت نکردم
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بابیت
خرید کتاب بابیت
جستجوی کتاب بابیت در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
در واقع، من این را بخاطر چالش خود گرائی خواندم که بعضی از کتاب های @ 1001 را خوانده ام قبل از اینکه شما می میرید @ list؛ مانند آنهایی که من تا کنون انتخاب کرده ام آن را یک رمان خوب بود، یکی با بیش از بسیاری از ارتباط با دنیای مدرن ما با توجه به آن در دهه 1920 نوشته شده است. جورج F. Babbitt یک نماینده املاک و مستغلات در Zenith است، یک شهر در Midwestern از برج های فولادی و سیمان و سنگ آهک @ که در آن جمعیت به 362.000 واقعی رشد کرده است. @ هرچند که هر کسی که از مرکز کسب و کار بازدید می کند سخت به تشخیص آن می رود از جاهای دیگر جورج هر یك را از آن جدا می كند @ و فردی متمركز می شود @ او ازدواج كرده و دارای دو فرزند است و بالاتر از همه در اجتماع خود ایستاده است. او به تعدادی از سازمان های مدنی تعلق دارد، مهمتر از همه، باشگاه زینتی تقویت کننده، که در آن همکاران متشکل از طبقه متوسط خود را به خدایان کسب و کار، پول و پیشرفت تعظیم می کنند و کار می کنند تا هر عنصری را که می توانند باور کنند احتمالا از چرخ دستی های جمع و جور و سیب ناراضی ناراحت می شوند. جورج زندگی می کند در یک خانه مدرن با آخرین فن آوری ها، متعلق به کلیسا، بازی گلف، و عقاید او توسط موسسات و افراد با که او همکاری و حزب سیاسی خود را تشکیل می دهند. در زیر شخصیت عمومی او، شروع به فکر کردن کرد که احتمالا چیزی از دست رفته است، که کاملا راضی نیست. جورج فانتزی رویای در حال اجرا و مخفی از کودکfairy @ که به او کمک می کند تا به مکان ها فرار کند. رمانتیک از پگودا های قرمز توسط یک دریا نقره ای - اما رویاهای کوتاه زندگی می کنند؛ هنگامی که از خواب بیدار می شود برگشت به چیزهای عملی تر. یکی از جوانان کالج قدیمی و بهترین دوست پل ریلینگ، رویای تبدیل شدن به یک ویولونیست کنسرت بود، اما او نیز رویاهای خود را رها کرده و به عضویت در جامعه تجاری متوسط طبقه زنیث تبدیل شده است. بر خلاف Babbitt، با این حال، او نمی ترسد از اعتماد شخصی خود را محکوم کند: HES خسته، همسرش Zilla دائمی است که او را ناراضی به اندازه کافی برای امور، و او به این واقعیت است که در دنیای کسب و کار،all ما انجام دادن هر گلی دیگر را قطع می کند و پول عمومی را برای آن پرداخت می کند. @ پولس تنها یکی از همکاران Babbitts است که نیاز به مسئولیت را به رسمیت می شناسد - چیزی که Babbitt و دیگر دوستان او دریافت نمی کنند. هنگامی که پاول با زلیا به سر می آید و به معنای واقعی کلمه دیگر نمی تواند آن را بگیرد، او فریب می خورد - و اقدامات و پیامدهای او Babbitt را به حالت درونگرایی می رساند، در حالی که او می داند که شیوه زندگی او @ به طور باورنکردنی مکانیکی است: @ @ مکانیک کسب و کار - فروش پر جنب و جوش خانه های بد ساخته شده است. مذهب مکانیکی - یک کلیسای خشک و سخت است که از زندگی واقعی خیابان ها بیرون می آید، که غیر انسانی قابل احترام است. گلف مکانیکی و شام و پل و گفتگو. صرفه جویی در پولی Riesling، دوستی های مکانیکی - عقب انداختن و شگفت انگیز، هرگز جرات برای تست آرامش نیست. @ جادوگر پریدگی را به full-on شورش. من معتاد نمی گویم هرگز بیشتر - رمان یک قطعه عالی از تطبیق در مطابقت و فرهنگ متوسط، کسب و کار و غیره. این در زمانی است که اتحادیه ها، سوسیالیسم و سایر شکل های سازمان در میان کارگران، یک تهدید درک شده به شیوه زندگی آمریکا بود؛ زمانی که راهکار آمریکایی برای حل مشکلات کار برای کارگران برای اعتماد کردن و دوست داشتن کارفرمایان بود. @ همانطور که لوئیس در یک سازمان به نام لیگ شهروندان خوب می گوید، اعضای این گروه معتقد بودند که کلاس های کار باید نگه داشته شوند در جای خود ... که دموکراسی آمریكا برابری ثروت را مطرح نكرده است، اما خواستار عینكی كامل از اندیشه، لباس، نقاشی، اخلاق و واژگان است. همچنین در این رمان كاملا كاملا كلاسی از طبقه بندی شده است و لوئیس یک راه برای کنار آمدن با یکدیگر در صحنه های خوب ایجاد کرده است. معایب فوق العاده ای که من می خواستم پایان دهم در حالی که سرم با آنفولانزای تپش قلب داشت، اهدافی دارد که به آسانی قابل مشاهده نیست اما در طول رمان بسیار اهمیت دارد. بدیهی است که برای آن بسیار بیشتر است و برخی از انتقادات و بررسی های سنگین وجود دارد که می توان آن ها را کشف کرد. به راحتی می توانم به راحتی بخوانم، به نظر من، تحت بهترین شرایط، بنابراین اگر شما آن را به عنوان انتخاب از کتاب های 1001 که باید بخوانید، فکر می کنم، توصیه من این است که از دست ندهید. این کتاب به عنوان مجموعه ای از رویدادها و نقاشی هایی ساخته می شود که در نهایت همه در انتهای یکدیگر قرار می گیرند که حداقل برای من قابل پیش بینی نیست اما قدرتمند است. توصیه می شود - اما زمان خود را با آن.
مشاهده لینک اصلی
چه شلوار باید به \"ایالات متحده باز\" بپوشم؟ من از خودم با هراس از هفت صبح می ترسم، در حالی که مهمانان ما در فتوشاپ سیاه چرانی ما در اتاق نشیمن گرم و تنگ زندگی ما می خوابند. باید چینی بپوشم؟ من حتی نمی دانستم که آنها @ chinos @ نامیده می شوند تا زمانی که دوست دخترم، در رختخوابم که در کنارم می گذرد، به من گفت که آنها چینی هستند. چینی ها سفید هستند. آیا همه چینی ها بی رنگ هستند؟ آیا چینی سبز وجود دارد؟ شلوار سفید خطرناک است آیا پوشیدنی درجه یک یا میوه ای سفید است؟ هر دو؟ آیا وجود @ rule @ در مورد پوشیدن سفید؟ چیزی در مورد روز کار هر روز قبل از روز کار، یا بعد از روز کار یا روز کار، سفید می پوشید. امروز چه روزی است؟ یکشنبه و آن روز قبل از روز کارگر. چرا شلوار کیسه ای و کفش های ورزشی و پیراهن گلف را نمی پوشم؟ من می توانستم این کار را انجام دهم. اما باز هم آمریکا. یک رویداد ورزشی معمولی نیست. تنیس آن. گلف مانند آن است. افراد ثروتمند در تنیس بازی می کنند. نه در زمین های تنیس گرم و تنگ، اما در باشگاه های کشور، و در نتیجه افراد ثروتمند در بازپرسی ایالات متحده شرکت خواهند کرد. اجازه بدین فکر کنم. چه اتفاقی می افتد؟ پیراهن های گرانقیمت با یقه ها به طور عمدی باقی مانده اند (من شنیدم که آنها را به عنوان @ popped @ توصیف می کنند) و عینک آفتابی گرانقیمت با ژاکت های سفید در اطراف شانه هایشان با آستین های گره خورده در جلوی سینه هایشان گره خورده اند و زنان گوشواره های مرواریدی دارند. من هیچ عینک آفتابی و یا ژاکت سفید ندارم و دوست دخترم هیچ گوشواره مروارید ندارد و من هرگز یقه خود را به طور هدفمند ندیدم. من این موضوع را به مهمانانم می آورم. آنها در اتاق دیگر، روی نیمکت هستند. مهمان در آپارتمان ما. دوست کالج من و دوست دخترش که در Capitol Hill در DC کار می کند. من نمی توانم یک خانه را بفروشم من در محله فقیر زندگی می کنم، اما من همان نوع فقیر نیستم. آنها مهاجرانی هستند که به فقرا آمریكا می آیند. من طبقه متوسط زندگی می کنم فراتر از معانی من در فقیر شهری گران است. اگر میهمانان صبحانه بخورند چه؟ من صبحانه آماده ام؟ ما برای آشپزی وقت نداریم دیر کردیم. آیا افراد ثروتمند در مورد زمان بودن خود نگران هستند؟ آیا مردم فقیر هستند؟ یا فقط افراد طبقه متوسط؟ آیا باید صبحانه بخورم؟ من پول کافی برای آن ندارم مهمانان ما بلیط ما را دارند من پول برای بلیط میخرم آنها گران هستند. من باید برای بلیط من و بلیط دختران من بپردازم. من باید حساب بانکی خود را بررسی کنم. اگر من کافی نباشم چه؟ من بررسی کردم. من کافی ندارم دیگران در حزب ما چه خواهند کرد؟ از آنها بپرسید آیا باید کلاه را بپوشم؟ من کفنم، بد. فقط چند عدد مو مانند مواد در بالای سر من. من نیاز به یک کلاه هیچ کس نمی خواهد مردی باهوش را نگاه کند من تقریبا هر روز در مورد جورج بابیت فکر می کنم.
مشاهده لینک اصلی
فکر می کنم ممکن است یک داستان کوتاه یا دو سینکلر لوئیس را در دوران دبیرستان یا کالج اولیه خواند، اما اگر بخواهم آن را به یاد داشته باشم. لوئیس هرگز یکی از نویسندگان اولیه مدرن آمریکایی نبود که من بسیار کنجکاو بودم، و وقتی آنا به من یک نسخه از Babbitt داد که در برخی از کتابهای فروش تخفیف، همراه با چندین کتاب دیگر، برای روز تولد من شاید کمتر هیجان زده بود در مورد Babbitt (در میان این گروه از کتاب ها) - هیچ چیز در مورد آن را نمی دانست، واقعا، به غیر از شنیدن آن را قبل از. شاید از فیلم شنیده اید؟ من فکر می کنم این چند دهه پیش به فیلم تبدیل شده است. یکی از چیزهای جذاب تر در مورد این کتاب به من این است که آن را در طول زمان (mid mid 1920s) که در آن داستان تنظیم شده بود، نوشته شده و منتشر شده است. ممنوعیت، پیش از افسردگی، ظهور طبقه متوسط با ایمان و خوشبینی آنها در کسب و کار (مانند Babbitts در زمانی که او از سیاست صحبت می کند، در ابتدای کتاب حاضر است، @ آنچه که ما نیاز داریم، مدیریت صحیح تجارت! @)، ترس و نفرت است از سوسیالیسم و کمونیسم (و اتحادیه ها) در میان طبقه متوسط و بلند، جهش و دامنه در عادت های نسلی و قومیت ها بین والدین محفوظ و سبک زندگی وحشی جوانان با سخنرانی ها، جاز، فلاور، و ذهنیت باز و راحت تر نسبت به جنس. به هر حال، من متزلزل می شوم - این واقعیت که نوشته شده و منتشر شده است زمانی که مجموعه آن جذاب است، زیرا رمان چنین طنز روشن و درک است، با چنین تعداد زیادی تفسیر نظر (هر دو به طور مستقیم گفت، و ظریفانه اشاره کرد) که آن را داشته باشد به نظر من، در حال حاضر یک شاهکار ادبی بسیار جسور بود. من خواندن آن را که لوئیس در طول تحقیق در این کتاب به طور گسترده سفر کرد، از شهرهای کوچک در غرب غربی آمریكا بازدید كرد، گویش آنها، سیاست های آنها، فرزندانشان، زندگی آنها، وظایف شان را مطالعه می كرد. پرستاران بزرگ مرمت از انگلیس مانند جاناتان سویفت، اما در عین حال فوق العاده مدرنیست. تنها دلیل این که کسی ممکن است برای خواندن بابیت نداشته باشد، این است که فکر می کند شاید تنظیم، و بنابراین طنز، کمی از تاریخ باشد. قطعا، عامیانه و گویش نا آشنا و به نظر می رسد نه احمقانه، و به معنای (من فکر می کنم) نویسنده است. اما لوئیس، ایده ها و گرایش های طبقه متوسط آمریکایی را که هنوز در ارتباط هستند، در نظر می گیرند و من احساس کردم که بسیاری از تمایلات آمریکا را که لوئیس می دانست هنوز در حال حاضر وجود دارد، به رسمیت می شناسم. همچنین برای یک طنز، بعضی اوقات به عنوان یک نقطه از ماهیت تمثیل طنز شخصیتها، آرکه تایپ ها و کلیشه هایی هستند که در سراسر طول کار باقی می مانند. در Babbitt جالب است که ببینیم چطور (این چیزی است که من تصور می کنم، در حال حاضر، تنها آنچه که تصور می کنم) به نظر می رسد لوئیس با توجه به شیوه زندگی اش، افکار و تمایلاتش، از طرز تلخش، خیلی دشوار است. بابیت ساده و پرطرفدار است، نه خیلی قهرمانانه و اغلب بسیار دوست داشتنی نیست (برای من). اما در طول رمان لوئیس من فکر می کنم بیشتر علاقه به Babbitt، به عنوان Babbitt (در شیوه ای ساده و بی پروا) تلاش برای درک اینکه چرا او خیلی ناراضی است. به جای اینکه یک پسر خردسال و پسر پوستر برای ماهیت طنز از رمان است که او به نظر می رسد در ابتدا، او به راحتی قابل تشخیص است به عنوان یک انسان بسیار مهم و خاص، که در راه او قهرمانانه است ... به عنوان cheezey به عنوان آن را برای تلفن های موبایل. من به Babbitt (رمان) فکر می کنم به عنوان حماسی از نسبت های طبقه متوسط.
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** آه درد ennui حومه! این واقعا و واقعا باعث می شود زمانی که شما همه چیز را انجام دهید همه همیشه می گویند شما را خوشحال خواهد کرد و سپس شما متوجه است که شما ناراضی با جهان است. فقیر جورجیا بابیت ... یا نه. این یک ورود اولیه در سبک است که توسط چیزهایی مانند زیبایی آمریکایی، نورمن میلرز یک رویای آمریکایی و برت استون الیس آمریکایی روان شناخته شده است. جورج بابیت، متصدی مسکن میان سالهای و ستون جامعه، پیشه وری است. او همه چیز درست را برای همه مردم درست می گوید و هرگز جرات نمی کند در بوته های گل رز دم بکشد. بابیت مردی است که توسط انطباق با کنوانسیون های اجتماعی تعریف شده است، که به نظر می رسد به همان اندازه خسته کننده است. سپس دوست خود، همسرش (همسرش، نه بابیت) را میبرد و مرکز اخلاقی بابیت را میبرد. به جز انجام کارهای جالبی، مانند بتمن که یک گربه را به یک دستگاه خودپرداز در روان شناور می برد، فقط با همسرانش فریاد می زند. همه چیز خیلی غریب و خسته کننده است. لوئیس نمی تواند با سبک شبیه سازی و اجبارش به کارش ادامه دهد تا کاراکترهایش در مورد چیزهای مختلف چند پاراگراف ارائه کنند! من برای تولید مجلات آگهی های روزنامه ای اهمیت نمی دادم، من برای صفحات طولانی موعظه ها از واعظ محلی و یا موعظه ها به همان اندازه از عصر نو جوانان مراقبت نمی کردم. من فقط مراقبت نکردم
مشاهده لینک اصلی