آن مادیان سرخیال اثری است نیم تاریخی - نیم اسطورهای در شرح احوال اِمرءُ القیس شاعر نامدار یمانی - عرب و سراینده یکی از هفت قصیده معلقات سبعه که برترین شاهکارهای شعر دوران جاهلیت عرب شمرده میشده و متن این اشعار را به خاطر فصاحت و بلاغت بینظیرشان از دیوار خانه کعبه آویخته بودند.
دولتآبادی در باره انگیزه گرایش خود به نوشتن این داستان، چنین توضیح داده است:
در سلوک رسیدن به نام قیس بود که برخوردم به شخصیت نسبتاً روشن تری از امرءُ القیس شاعری که پنداری گنگ از او داشتم از روزگار جوانی خود، هم آن زمان که معلقات سبعه (سبع) را خوانده بودم به ترجمه استاد عبدالحمید آیتی، سرودههای هفت شاعر عرب پیش از اسلام. من زبان عربی هم نمیدانم، پس کنجکاوی چند ساله مرا فقط پراکندههایی پاسخ میتوانستند گفت که اینجا و آنجا در ترجمههای زبان دری وجود داشته و همان اندگک های پراکنده چنانم زیر تأثیر گرفتند که نتوانستم از تخیل به آن ها بپرهیزم، چنان که آن مادیان سرخ یال سبقت گرفت از ذهن من و سوار خود را جای- جا بر مینشاند در مسیر فراز- فرود- پیچهای- سلوک.
خرید کتاب آن مادیان سرخ یال
جستجوی کتاب آن مادیان سرخ یال در گودریدز
معرفی کتاب آن مادیان سرخ یال از نگاه کاربران
در «آن مادیان...»، دولتآبادی شیوه متفاوتی از روایت و نثر را تجربه کرده. اما نثرش همچنان توصیفی و پرگو مانده. داشتن چنین نثری ایراد نیست. اما این نثر با ساختار فشرده «آن مادیان...» و شیوه روایتگریش که داستان را پس و پیش میکند همآهنگ نیست. مشکل اساسی آن است که نثرش در بخشهایی به یک جور زبان زرگری مضحک تبدیل میشود. تا حد استفاده از صورت عجیبی از افعال مثل «مینبگنجد». داستان پر است از ستایش ارزشهای مردانه که مشخصه کار دولتآبادی است. در بخشهایی از کتاب یک ایرانی با شاعر دوره جاهلی عرب گفتگو میکند که بیش از اندازه سانتیمانتال بود
مشاهده لینک اصلی
اگر انسان نتواند دوست بدارد، می میرد. می میرد.
-------------------------------------
آیا پنداشته ای عشقِ تو هلاکِ من است؛ و آیا گمان برده ای قلبِ من کبوترِ دست آموزی ست اسیرِ سرپنجه های تو؟ قلبم را از قلبت بیرون کن اگر خصالِ مرا برنمی تابی!
-------------------------------------
انسان در کلمات نیست که بیانِ منحصر می یابد؛ بلکه انسان در ناگفته هایش نهفته است که محرم ترین شخص، شاید از ناگفته هایش او را بشناسد. عاطفه ی آدمی را می توان در مویرگِ چشمانِ او هم یافت...
-------------------------------------
در آبادانیِ آن چه هست باید کوشید و نه در ویرانیِ آن چه به دست شاید آوردن...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آن مادیان سرخ یال
دولتآبادی در باره انگیزه گرایش خود به نوشتن این داستان، چنین توضیح داده است:
در سلوک رسیدن به نام قیس بود که برخوردم به شخصیت نسبتاً روشن تری از امرءُ القیس شاعری که پنداری گنگ از او داشتم از روزگار جوانی خود، هم آن زمان که معلقات سبعه (سبع) را خوانده بودم به ترجمه استاد عبدالحمید آیتی، سرودههای هفت شاعر عرب پیش از اسلام. من زبان عربی هم نمیدانم، پس کنجکاوی چند ساله مرا فقط پراکندههایی پاسخ میتوانستند گفت که اینجا و آنجا در ترجمههای زبان دری وجود داشته و همان اندگک های پراکنده چنانم زیر تأثیر گرفتند که نتوانستم از تخیل به آن ها بپرهیزم، چنان که آن مادیان سرخ یال سبقت گرفت از ذهن من و سوار خود را جای- جا بر مینشاند در مسیر فراز- فرود- پیچهای- سلوک.
خرید کتاب آن مادیان سرخ یال
جستجوی کتاب آن مادیان سرخ یال در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
اگر انسان نتواند دوست بدارد، می میرد. می میرد.
-------------------------------------
آیا پنداشته ای عشقِ تو هلاکِ من است؛ و آیا گمان برده ای قلبِ من کبوترِ دست آموزی ست اسیرِ سرپنجه های تو؟ قلبم را از قلبت بیرون کن اگر خصالِ مرا برنمی تابی!
-------------------------------------
انسان در کلمات نیست که بیانِ منحصر می یابد؛ بلکه انسان در ناگفته هایش نهفته است که محرم ترین شخص، شاید از ناگفته هایش او را بشناسد. عاطفه ی آدمی را می توان در مویرگِ چشمانِ او هم یافت...
-------------------------------------
در آبادانیِ آن چه هست باید کوشید و نه در ویرانیِ آن چه به دست شاید آوردن...
مشاهده لینک اصلی